عنوان مقاله :
ما چقدر واقعگرا هستيم؟: بررسي ميزان مطابقت بين ادراك ما و واقعيت بيروني
پديد آورندگان :
رضايتي چران ، آرمان دانشگاه شهيد بهشتي - پژوهشكده علوم شناختي و مغز , غريبزاده ، شهريار دانشگاه شهيد بهشتي - پژوهشكده علوم شناختي و مغز
كليدواژه :
ادراك , واقع گرايي , نظريه ميانجي ادراكي , مدل سازي عامل مبنا
چكيده فارسي :
مقدمه: مساله ادراك و رابطه آن با واقعيت بيروني از مساله هاي قديمي در فلسفه است. اين مساله در دوران معاصر در علوم شناختي هم مطالعه شده است. مهم ترين بررسي ها در اين زمينه متعلق به پژوهشگران حوزه ادراك بينايي است. نظريات سنتي تر در اين حوزه مدعي هستند كه دستگاه ادراكي زماني اثربخش خواهد بود كه بتواند واقعيت بيروني را هرچه دقيق تر نمايش دهد و بنابراين منطق تكامل و انتخاب طبيعي بايد به ايجاد سيستم هاي ادراكي منطبق بر واقعيت منجر شده باشد اما از سوي ديگر نظريه هاي افراطي اي نظير نظريه ميانجي ادراكي وجود دارند كه ادعا ميكنند برخلاف نظريه هاي كلاسيك، انتخاب طبيعي منجر به تطور دستگاه ادراكي به گونهاي ميشود كه ادراكات ما هيچ ارتباطي با واقعيت بيروني نداشته باشند. ما در كارهاي پيشين خود نشان داده ايم كه حالت بهينه آن است كه دستگاه ادراكي ما تقريبي از واقعيت را ارائه كند. روش كار: در اين مطالعه از مدل سازي رياضي در چارچوب مدل سازي عامل مبنا (AgentBased Modeling) استفاده شد. يافته ها: نشان داده ايم كه حتي با شرط هاي سخت گيرانه دستگاه ادراكي ما ميتواند با تقريبي نزديك به ۵۰ درصد واقعيت را نمايش دهد. همچنين با افزايش رده هاي ادراكي براي گونه تقريب زننده واقعيت تا سطح نزديك به ۴۰ درصد، همچنان اين گونه مزيت بقاي بيشتري از گونه هاي با ميانجي ادراكي و واقع گراي دقيق خواهد داشت. نتيجه گيري: برخلاف نظريه ميانجي ادراكي، در صورت لحاظ شرايط واقعي محيطي، نه تنها تكامل امكان بقاي گونه هايي كه بين ادراك آنها و واقعيت همخواني وجود دارد را فراهم ميكند، بلكه حتي امكان شكل گيري و بقاي دستگاه هاي ادراكي تقريب زننده واقعيت با حد قابل قبولي از دقت تقريب را نيز ممكن ميكند.
عنوان نشريه :
تازه هاي علوم شناختي
عنوان نشريه :
تازه هاي علوم شناختي