عنوان مقاله :
واكاوي معناي تعليم و تعالي آدمي در نظام فكري سقراط-افلاطون
پديد آورندگان :
شفيعيون ، عليرضا دانشگاه تهران، دانشكدگان فارابي , كلباسي اشتري ، حسين دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
نظام تربيتي سقراط و افلاطون , ديالكتيك سقراط و افلاطون , رشد و تعالي آدمي , سقراط و افلاطون
چكيده فارسي :
بررسي مسئلة تعليموتربيت نزد سقراط-افلاطون و سوفيستها بهمعناي بررسي نگرش ايشان نسبت به رشد انسان در هستي و چگونگي حركت آدمي در مسير نيكبختي خويش است. در دوران كلاسيك يونان، سوفيستها بيان كردند كه تلاش براي كشف قواعد هستي امري بيهوده است. از نظر ايشان انسان تربيتيافته و نيكبخت با يادگيري مهارتهاي انضمامي نظير سخنوري و كاربست اين مهارتها در زندگي اجتماعي شكل ميگيرد. در برابر اين شيوۀ تربيتي، سقراط معتقد بود كه معناي حقيقي تربيت نميتواند منحصر در اين نوعِ از آموزهها باشد بلكه انسان بايد نسبت به خودِ نيكبختي معرفت پيدا كند. آدمي تا زماني كه معرفتي حقيقي نسبت به معناي نيكبختي نداشته باشد هرگز نميتواند جايگاه خواستهها و اميال خود و مهارتهايي نظير سخنوري را در جهت نيل به نيكبختي راستين دريابد. سقراط با بيان ايدۀ خير بهعنوان منشأ و غايت نيكبختي و با طرح تمثيل غار نشان ميدهد كه هستي شامل واقعيات ذومراتب است. او ضمن نقد تعريف و كاربست سوفيست از سخنوري، شاگردان او را فاقد معرفت دانسته و رشد حقيقي را در ديالكتيك ميبايد. ديالكتيكِ سقراط بيانگر ضرورت طيكردن مراتب واقعيت همراه با پرسش از حقيقت جايگاه هر امري توسط انسان است. در همين راستا او به گفتوگو با مردمان جامعة خويش ميپرداخت. در اين نظام تربيتي، مربي فردي است كه با واقعيت عالم آشنا بوده و با ايجاد پرسش، مرتبة فهم متربي و تناقضات دانستههاي وي را به او نشان ميدهد. بدين ترتيب او را نسبت به جهل خود، آگاه كرده و بستر حركتي مشترك را براي يافتن حقايق ايجاد ميكند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي