عنوان مقاله :
نقد تكيه جزئي گرايي اخلاقي بر دليل هاي اخلاقي
پديد آورندگان :
اصغري ، علي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
اصلهاي اخلاقي , كلگرايي , اتمگرايي , عامگرايي , الزام اخلاقي
چكيده فارسي :
جزئي گرايي اخلاقي، گرايشي است در فلسفه اخلاق معاصر كه بر اساس مباني فرااخلاقي، با محوريت اصلها در اخلاق و در نظريههاي اصلمند اخلاق مخالفت ميورزد و آن را مخل فكر و تشخيص اخلاقي ميداند. چالش جزئيگرا در مقابل اصلمندي در اخلاق مهم است و به همين دليل جا دارد كه نقصهاي جزئيگرايي شناسايي شود تا مقدمه رفع آنها شود. مقاله حاضر به آن دسته از نقصهاي جزئيگرايي اخلاقي ميپردازد كه منشأشان تكيه جزئيگرايان بر دليلهاست. دليل در بحثهاي هستيشناختي اخلاق، يك جنبه موقعيت است كه لَهِ و يا عليهِ، عمل است. اولاً تكيه جزئيگرا بر دليلهاي اخلاقي براي اثبات جزئيگرايي اخلاقي سودمند نيست، زيرا قابل جمع بودن كلگرايي با عامگرايي و قابل جمع بودن اتمگرايي با جزئيگرايي، نشان ميدهد نزاع درباره نقشها و ماهيت اصلهاي اخلاقي (نزاع جزئيگراييـعامگرايي)، با استفاده از بحث اتمگرايي و كلگرايي در نظريه دليلها قابل حل نيست. ثانياً اين تكيه، براي جزئيگرايي نه تنها سودمند نيست بلكه زيانمند است به اين معني كه خللهايي در آن ايجاد ميكند. زيرا (الف) تصور اخلاق صرفاً در چارچوب دليلهاي اخلاقي، در بهترين حالت تصوري ناقص از الزام اخلاقي و بنابراين از اخلاق به بار ميآورد؛ و (ب) تصور محدود از اصلهاي اخلاقي در چارچوب دليلهاي عام، مانع شمول جزئيگرايي بر همه نظريههاي اصلمحور اخلاق، يا دستكم مهمترين نظريهها، ميشود. امر مطلق بهعنوان يك نمونه بسيار مهم نشان ميدهد قلمرو اصلهاي اخلاقي گستردهتر از قلمرو دليلهاي اخلاقي است.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي