عنوان مقاله :
«حَسبا» شيوه ترسيم نقوش هندسي اسلامي مراكش در مقايسه با شيوه شعاعي ايرانيان
پديد آورندگان :
شيرواني ، محمدرضا دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده صنايع دستي - گروه آموزشي هنر اسلامي
كليدواژه :
هندسه اسلامي , گره چيني , نقوش هندسي مراكش , حسبا
چكيده فارسي :
شيوههاي ترسيم هندسه اسلامي، تفاوت و شباهتهاي آنها ميتواند عرصهاي باشد، براي تبيين، دستهبندي و ويژگيهاي ترسيم آن نقوش. «حَسبا» (برگرفتهشده از واژه حسبه، محاسبه كردن) روش ترسيم نقوش هندسه اسلامي نزد صنعتگران مراكشي است. همچنين، شيوه نظري ترسيم شعاعي ايرانيان، معروف به روش پرگاري يا شعاعي مرسوم است كه در اين مقاله هر دو روش موردمطالعه و مقايسه قرار ميگيرد. هدف اين مقاله معرفي و تبيين روش «حسبا» در مقايسه با شيوه «شعاعي» است. پرسش اصلي، چگونگي و تحليل شباهت و تفاوتهاي هندسه نظري اين دو روش با بهرهگيري از روش پژوهش مقايسهاي است. پژوهش از نوع كيفي است و شيوه گردآوري اطلاعات كتابخانهاي و بازطراحي نقوش توسط نرمافزار كورل انجامشده است. نتيجه كلي حاصل از اين پژوهش مبين آن است كه، در هر دو روش زمينه كادر جزو اركان اوليه رسم به شمار ميرود؛ زمينه در حسبا اغلب مربع است و در نمونههاي ايراني با تمهيدات مختلف در اغلب زمينهها قابل ترسيم است. شيوه حسبا به دليل ساختار محدود و بسته، نقشمايههاي اندكي را توليد ميكند كه آن نقشمايهها در حاشيهاي به نام حصار محصور ميشوند؛ اما در نوع شعاعي به دليل تشخُص هر نقشمايه در نسبتهاي متناسب و مجاور با نقشمايههاي ديگر، زايشهاي بيشتري ميتواند اتفاق بيفتد. نقش شمسه در هر دو روش يكي از نقشمايههاي اصلي گره به شمار ميرود. بسياري از گرههاي شعاعي ايراني به دليل عدم تطابق نسبتهاي طول و عرض و همچنين، تطابق با زوايايي با مضرب 18 قابل ترسيم با روش حسبا نيستند.
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي