عنوان مقاله :
چهره ژانوسي پوپوليسم: دموكراسيزدايي يا دموكراتيزهكردن دموكراسي؟
پديد آورندگان :
عباس زاده مرزبالي ، محسن دانشگاه مازندران
كليدواژه :
بحران نمايندگي , مطالبه , مردم , ايدئولوژي ميزبان , جنبش
چكيده فارسي :
خيزشهاي پوپوليستي، بهعنوان يكي از نمايانترين جلوههاي حيات سياسي در سالهاي اخير، از «بحران بازنمايي» به معناي مؤثر نبودن سازوكارهاي نهادي موجود براي نمايندگي مطالبات مردم حكايت دارند. در شرايطي كه رويكردهاي ليبرال دموكراتيك در مواجهه با اين وضعيت، خطر «تودهاي شدن» دموكراسيها و ظهور نسخههاي جديد اقتدارگرايي را هشدار ميدهند، رويكردهاي راديكال دموكراتيك آن را امكاني براي بازسازي دموكراسي در نظر ميگيرند. پرسش اين است كه چه متغيرهايي را ميتوان در ارزيابي متعارض از پيامدهاي پوپوليسم براي دموكراسي تعيينكننده دانست؟ پژوهش حاضر بر اين مفروض بنا ميشود كه ارزيابيهاي متعارض از تأثير پوپوليسم بر دموكراسي تابعي از نوع نگرش به ركن محوري مقوم دموكراسي (حاكميت قانون يا اراده عمومي؟) و نوع تلقي از پوپوليسم (روش حكمراني يا جنبش بر سازنده اراده جمعي؟) است. با لحاظ مفروضههاي بنيادين دو رويكرد دموكراتيك متعارض (ليبرال و راديكال)، فرضيه پژوهش حاضر اين است كه پيامدهاي پوپوليسم براي دموكراسي را ميتوان تابعي از «نوع برهمكنش چند متغير» دانست: 1) محتواي گفتمان پوپوليستي (مفصلبندي برابري طلبانه يا تمايز طلبانه مطالبات متكثر؟)، 2) بستر ظهور پوپوليسم (ساختار دموكراتيك يا اقتدارگرا؟)، 3) استراتژي متقابل بازيگران سياسي اپوزيسيون و پوزيسيون (اتصال يا انفصال ميان سياست خياباني و نظام نهادي؟). در توجيه اين فرضيه، مقاله حاضر در قالب يك چارچوب نظري تركيبي امكانات رويكردهاي ليبرال و راديكال به دموكراسي را به كار ميگيرد. نتيجه آنكه پوپوليسم، بهمنزله سايه هميشگي دموكراسي نمايندگي، با توسل به انگاره «حاكميت مردم» حاوي امكانهاي متعارضي در تضعيف يا ارتقاي دموكراسي است: از راديكاليسم عقيم منتهي به اقتدارگرايي تا اصلاحطلبي راديكال حامل فرصت احيا دموكراسي.