عنوان مقاله :
رهبران فرهمند، ائتلاف قبايلي و شكلگيري دولت؛ جامعهشناسي تاريخي تاسيس دولت در ايران پيشامدرن
پديد آورندگان :
كاظمي ، حجت دانشگاه تهران
كليدواژه :
جامعهشناسي تاريخي , قبيله , عصبيت , فرهمندي , دولت
چكيده فارسي :
اين مقاله بر مبناي نقدي بر دو نظريه استبداد شرقي و ارتدكس ماركسيستي، در پي آن است تا با بهرهگيري از مباحث ابنخلدون چشماندازي متفاوت براي توضيح فرايند تأسيس دولتهاي ايراني در دوره مابين تأسيس سلجوقيان تا پايان قاجاريه ارائه كند. فرضيه مقاله آن است كه الگوي تأسيس دولت در ايران سنتي زماني درك خواهد شد كه اين فرايند در متن ستيزه بنيادينِ تاريخ ايران ميان جوامع قبايلي و يكجانشينان قرار داده شود و قبايل در مقام بازيگران دولتساز در محوريت تحليل قرار گيرند. يافتههاي مقاله نشان ميدهد كه از ميانِ انبوه قبايل داخل و خارج فلات ايران، برخي از قبايل به واسطه ظهور رهبراني فرهمند در ميان آنها موفق به غلبه بر انشقاقِ سرشته با زندگي قبايلي و شكل دادن به ائتلافي شدند كه فرآورده آن يك «عصبيت بزرگ» بود. غلبه از طريق زور و مصالحه از طريق وعده سهيم شدن در غنايم دو عامل محوري در پيوستن قبايل به اين ائتلاف بود. رهبران فرهمند توانستند جنگاوري و عصبيتِ بزرگِ جاري در ائتلاف قبايلي را از نگرش محدود غارتگريِ پراكنده فراتر برده و معطوف به فتح نواحي مختلف كنند. نتيجه اين فرايند استقرارِ شكل اوليه و ناپايداري از دولت قبايلي بود كه در تكامل بعدي خود به يك دولت امپراتوري بدل ميشد. مقاله حاضر از نوع توصيفي-تحليلي است و تلاش كرده است تا با استفاده از رويكرد جامعهشناسيِ تاريخي الگوي كلان حاكم بر روند تاريخي تأسيس دولت را استخراج كند. براي گردآوري دادههاي مورد نياز نيز از روش اسنادي-كتابخانهاي استفاده شده است.