عنوان مقاله :
نگاهي نو به رمان تصوير دوريانگري بر مبناي آراي فرويد در باب شخصيت
پديد آورندگان :
ملكي ، فرشته دانشگاه ايلام
كليدواژه :
اسكار وايلد , تصوير دوريان گري , نقد روان شناختي , فرويد , شخصيت
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضرواكاوي جنبه هاي روان شناختي و كمتر شاخته شده يكي از برجستهترين رمانهاي اواخر قرن نوزدهم انگلستان يعني تصوير دوريانگري اثر اسكار وايلد است. اين رمان فارغ از جنبه گوتيكي و همچنين ديدگاه زيباشناسي اخلاقي و هنري آن، اثري با رويكردهاي روانشناختي است كه قابليت تفسير و تحليل بر مبناي نظريات روانشناسي چون فرويد را دارد لذا پس از بيان مفاهيم و نظريههاي فرويد در باب ساختار شخصيت، به روش توصيفي – تحليلي به تحليل و تبيين ارتباط آنها با ابعاد مختلف شخصيتهاي رمان پرداخته شد. يافتههاي پژوهش نشان داد جوهره اصلي داستان تلفيق جنبههاي مختلف ساختار شخصيت آدمي و كشاكش آنهاست كه به علت رابطه عاطفي مخربي كه بين نهاد و من شكل ميگيرد، به تسلط نهاد بر من و ناديده گرفتن فرامن ميانجامد. باوجوداين، برتري نهايي با فرامن است بر اين اساس شخصيتهاي رمان، به نوعي تجسم نظريه ساختار شخصيت فرويد هستند؛ دوريان گري تجسم من، هانري تجسم نهاد، باسيل تجسم فرامن، تابلوي نقاشي تجسمي ديگر از فرامن و اتاق تاريكي كه گري تابلو را در آن پنهان ميكند نماد ضمير ناخودآگاه گري است. بيشترين مكانيسم دفاعي بهكاربرده شده نيز فرافكني، دليلتراشي و سركوب هستند.
عنوان نشريه :
نقد زبان و ادبيات خارجي
عنوان نشريه :
نقد زبان و ادبيات خارجي