عنوان مقاله :
تحليل طرح «بندي لوزي» بهعنوان الگوي رايج در قالي عصر زنديه
پديد آورندگان :
كاكاوند ، سمانه دانشگاه هنر - دانشكده هنرهاي كاربردي - گروه فرش
كليدواژه :
عصر زنديه , قالي , طرحبندي لوزي , نيمۀ دوم قرن دوازدهم هجري
چكيده فارسي :
بيان مسئله: پژوهش در زمينۀ قالي زنديه سراسر با پرسش و حلقههاي مفقوده مواجه بوده و در طي تاريخنگاري هنر اين دوره، كمبود منابع محققان را قانع نموده بود كه از اين دوره نميتوان متني مرتبط با قالي استخراج نمود. اگرچه نگارنده از ابتدا با هدف يافتن قاليها آغاز نمود؛ اما به مرور زمان تكرار تصاوير بافتهها و قاليهايي با طرح «بندي لوزي» پرسشي مهمتر ايجاد كرد: آيا طرح «بندي لوزي» را ميتوان بهعنوان طرح رايج نيمۀ دوم قرن دوازدهم هجري معرفي نمود؟ اگر چنين است، پس بهدنبال آن سؤال اساسيتري مطرح ميشود: چه مؤلفههايي در شكلگيري و رونق الگوي بندي لوزي در دورۀ زنديه نقش داشتهاند؟ بهعبارتيديگر مباني نظري و بنيانهاي شكلدهنده طرح بندي لوزي بهمثابۀ ساختار رايج كدماند؟ هدف: روشن كردن بخشي تاريك از تاريخ قالي ايران، پرداختن به طرح بندي لوزي بهعنوان طرحي پرتكرار در دورۀ زنديه و كشف عوامل تأثيرگذار بر رونق الگوي نامبرده هدف اين پژوهش است. روش پژوهش: اين پژوهش ماهيتي كيفي دارد و براساس هدف، در دستۀ تحقيقات بنيادي نظري ميگنجد. اطلاعات و مواد اوليۀ تحليل به روش كتابخانهاي و مشاهدۀ واقعي و مجازي نمونهها در موزههاي داخلي و خارجي گردآوري شده و سپس با شيوههاي توصيفي و تحليلي نتيجهگيري شده است. يافتهها: دستاورد اين پژوهش در گام نخست تشخيص طرح بندي لوزي در جايگاه نخست الگوهاي بهكار رفته در بافتههاي عصر زنديه بود؛ سپس ذيل چهار ركن تاريخ، اسطوره، عرفان و فلسفۀ پساصدرايي و فرهنگ عامه، كشف پنج مؤلفۀ بنمايههاي هندي و كشميري در هنر افشاريه، الگوي باستاني كهنالگوي باغ، مكتب گل نيمۀ دوم قرن دوازدهم و هنر قومي و تزييني بهعنوان بنيانهاي شكلدهندۀ طرح بندي لوزي شناخته شدند.