عنوان مقاله :
مسئلۀ حيات در فلسفۀ ابن سينا: بررسي انتقادي ديدگاه تاوارا
پديد آورندگان :
زمانيها ، حسين دانشگاه شاهد - گروه فلسفه و حكمت اسلامي , مدد الهي ، محمد حسين دانشگاه اديان و مذاهب
كليدواژه :
حيات , تغذيه , حركت ارادي , گياهان , ابن سينا , آكيهيرو تاوارا
چكيده فارسي :
بحث دربارۀ حيات و چيستيِ آن، يكي جنجالي ترين مباحث بينرشته اي درميان محققان است كه فلاسفه نيز ازنگاه خود بدان پرداخته اند. ابن سينا از اولين فيلسوفان اسلامياي است كه در آثار خويش به اين بحث پرداخته و به مشكل اساسي تعريف حيات اشاره كرده است. تاوارا به عنوان يكي از معدود پژوهشگراني كه به بحث حيات در آثار ابن سينا پرداخته، بدون توجه به مشكل اساسي موجود در تعريف حيات نتيجه گرفته شيخالرئيس در آغاز فعاليت فلسفي خود، با تعريف حيات بهعنوان تغذيه و نمو، گياهان را جزء موجودات زنده قلمداد كرده است؛ اما در ادامه و در سِير تكامل فكري خويش با عرضهكردن تعريف ديگري از حيات و يكيدانستن آن با ادراك و حركت ارادي، از اين نظر روي گردانده و گياهان را از دايرۀ شمول موجودات زنده خارج كرده است. در مقالۀ حاضر با استفاده از روش تحليل مفهومي و تحليل متن، نخست، ديدگاه تاوارا را نقد كردهايم. مهمترين نقدهاي مطرحشده درخصوص نظر وي عبارت اند از: برداشت ناقص از متن ابن سينا؛ توجهنكردن به مشكل اساسي تعريف حيات در فلسفۀ اين فيلسوف؛ نبودِ تكامل زماني و تاريخي در تعريف حيات در فلسفۀ بوعلي. پساز آن، در افقي گسترده تر، مسئلۀ حيات در فلسفۀ شيخالرئيس را بررسي كرده و نتيجه گرفتهايم وي در آثار خويش، نه دو تعريف، بلكه پنج تعريف متفاوت را دربارۀ حيات بهدست داده است و اين تعاريف را نمي توان حاصل يك سِير تكاملي در بستر زمان دانست؛ بلكه بازگشت اين تعاريف متعدد به مشكل اساسي موجود در تعريف حيات است كه بوعلي تا پايان زندگي فلسفي خود با آن مواجه بوده است.