عنوان مقاله :
رويكردهاي چندگانه در تحليل حكايت «فقيه و پدر» از گلستان
پديد آورندگان :
نوروز پور ، ليلا دانشگاه گلستان
كليدواژه :
سعدي , گلستان , روايتشناسي , بلاغت , بينامتنيت
چكيده فارسي :
گلستان سعدي به دليل جامعيت در مضمون و عرضه ابعاد مختلف تجربه انساني، براي نگريستن از زواياي مختلف قابليت هاي بالقوه زيادي دارد. مبناي نظري اين پژوهش از ديدگاه برسلر مايه ميگيرد كه نقد نسبي گرا صرفاً قائل به وجود نظريه اي واحد نيست و از نظريات گوناگون و حتي مغاير بهره مي گيرد. رويكرد مطلق گرا همان طور كه زوايايي پنهان يك اثر را نشان مي دهد، زواياي بسيار ديگر را ناديده مي گذارد؛ بنابراين براي رسيدن به بينش عميق و نشاندادن توان هاي بالقوه متن، مطلق گرايي كارآمد نيست. به تعبير ايتالو كالوينو، نويسنده ايتاليايي، آثار كلاسيك همواره ابري از گفتمانهاي نقادانه ايجاد مي كنند و هر بازخواني از آنها، كشف تازه اي است. اين مقاله درصدد است با اتخاذ رويكردهاي متفاوت در خوانش حكايتي از گلستان سعدي علاوهبر تحليل زواياي پنهان متن، ايجاز و فشردگي مفهومي را به مثابه وجه هنري اين حكايت نشان دهد. در اين پژوهش، به روش توصيفي- تحليلي حكايت «فقيه و پدر» از باب دوم با رويكردهاي نقد نو، روايت شناسي، بلاغت، بينامتنيت و نقد اخلاقي تحليل شده است. در نقد نو به مسألة تنش و همپيوند عيني و نيز دلالت هاي ضمني برخي واژگان پرداخته شده است. در روايت شناسي جنبه هاي روايي متن خصوصاً از نظر كشمكش و صداي راوي تحليل شده است. در تحليل بلاغي، به حكايت از نظر شيوة تأثير بر مخاطب و روش استدلال نگريسته شده، تحليل بينامتني نيز در قالب كاربرد آيه، حكايت درونه اي، تلميح به شعر سنايي و تداعي محتواي مشابه در ديگر آثار سعدي ارائه شده است. در نقد اخلاقي، متن با رويكرد اخلاق توصيفي و هنجاري بازخواني شده است. اين رويكردها براساس قابليت متن و توان خواننده براي به فعليت درآوردن زوايا و سفيدخواني هاي متن قابل گسترش است. هريك از اين رويكردها به منزله پرتوي است كه بر زواياي تاريك حكايت تابانده مي شود. نتيجة چنين تحليلي دريافت كليت اثر هنري و درك ايجازي است كه نه در سطح لفظ، بلكه در سطوح معنايي قابل درك است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني