عنوان مقاله :
«خالهسوسكه» و سفر چهارم گاليور: رواياتي پسااومانيسمي
پديد آورندگان :
طاهري ، زهرا دانشگاه كاشان - دانشكده زبانها و ادبيات خارجي
كليدواژه :
پسااومانيسم , گفتمان انسانگرا , جاناتان سويفت , «خاله سوسكه» , ادبيات كودك
چكيده فارسي :
مقالۀ حاضر به بررسي مقولۀ پسا اومانيسم در ادبيات كودك ميپردازد، با وجود آنكه ادبيات كودك همواره بهمنزلۀ ابزاري در خدمت فرهنگ حاكم ديده شده است؛ ابزاري كه ميكوشد بنمايههاي تعليمي، ارزشها، هنجارها و كليشههاي فرهنگي، كه غالبا مبتني بر تفكر اومانيستي و رابطۀ سلسله مراتبي «خود/ ديگري» هستند، را به نسل بعد انتقال دهد؛ تعاليمي كه زنجيرهاي از تقابلهاي دوگانه نظير «مرد/زن» و «انسان/حيوان» را شامل ميشوند. اما فرهنگها همزمان شاهد ظهور آثاري هستند كه در راستاي واشكني اين ساختارها و دوانگارههاي فرهنگي غالب گام برميدارند تا بتوانند گفتماني پسا اومانيسمي را بسط دهند. از اين آثار، ميتوان به سفر چهارم گاليور(1726)، نوشتۀ جاناتان سويفت بريتانيايي و داستان «خاله سوسكه»، فولكلور ايراني، اشاره كرد. اين پژوهش ميكوشد با روشي توصيفي تحليلي ودر خوانشي با تكيه بر تحليل محتوا به بررسي نمودهاي گفتمان پسا اومانيسمي و چگونگي تقابل آن با پارامترهاي گفتمان انسانگراي حاكم در دو فرهنگ غربي و شرقي بپردازد. چنين استدلال ميشود كه هر دو اثر با چالش گفتمان «هستيشناختي» اومانيستي، كمرنگكردن مرزهاي «خود/ديگري» و برجستهسازي مفهوم «عدم اصالت هويت» نوعي «ضد روايت» را شكل ميدهند كه ميكوشد با خلقِ گفتمان فرهنگي نوين، نوعي رابطۀ غيرسلسلهمراتبي مبتني بر تساوي را رقم زند. ماحصل اين موضوع، تلاش دو اثر بر صلح و آشتي دوباره كودك با طبيعت پيرامون و ايجاد مقدمات براي شكلگيري گفتمان نويني است كه، برخلاف گفتمان اومانيستي، به جاي تسخيرِ صرفِ طبيعت بر همزيستي مسالمتآميز با آن تأكيد دارد.
عنوان نشريه :
ادبيات تطبيقي - دانشگاه شهيد باهنر كرمان
عنوان نشريه :
ادبيات تطبيقي - دانشگاه شهيد باهنر كرمان