شماره ركورد :
1332790
عنوان مقاله :
واكاوي انگيزه‌‌هاي سرايش و درون‌‌مايه‎هاي شعر استغاثه در دورۀ اندلس (بر اساس نظريّۀ عمل پير بورديو)
پديد آورندگان :
جديدالاسلامي ، مهسا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيات عربي , عرب ، عباس دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيات عربي
از صفحه :
66
تا صفحه :
85
كليدواژه :
اندلس , درون‌‌مايه , استغاثه , پير بورديو , نظريّۀ عمل
چكيده فارسي :
واژۀ استغاثه از حيث معنايي، بلاغي و ادبي به معناي شفيع طلبيدن است. از ديرباز در ادبيات عرب نوعي شعر با درون‌‌مايۀ استمداد ظهور يافت كه «استغاثه» نام گرفت و از دو ابزار معنوي و مادي «توكّل» و «تمسّك» بهره مي‌‌برد كه در پي تغييراتي در اوضاع جامعۀ هدف بود. با نگاهي به پژوهش‌هاي محقّقان حوزۀ ادبيّات و تاريخ ادبيات، مي‌توان دريافت درون‌‌مايه‌‌هاي ادبي استغاثه در واقع، بيانگر مسئوليت اجتماعي و تعهد هنري شاعران بوده و نيك آشكار است كه براي فهم عميق‌‌تر چرايي سرايش اين نوع اشعار، به‌كارگيري نظريه‌هايي كه شناختِ جامعه و مردم خاص زماني را بررسي مي‌كنند، راهگشا خواهد بود. در پژوهش توصيفي‑تحليلي حاضر، تلاش شده است تا از ديدگاه جامعه‌‌شناسي پير بورديو استفاده شود. بر مبناي اين نظريّه، تعهد اجتماعي، عمل و كنش، بازتاب منش جامعه است. با تحليل جامعه‌شناسي اين مهم، آشكار خواهد شد كه ساختارهاي اجتماعي توانمندِ قشر حاكم، چه تأثيري بر قشر فرمان‌بر جامعه دارند. ازآنجاكه كُنش‌‌هاي ناآگاهانۀ به وجود آمده در ساختار اجتماعي دوران جاهلي و مقابله با اجبارهاي صادره از قشر حاكم درنتيجه برخي تك‌‌بيت‌‌هايي با موضوع استغاثه بوده، در زمان حكومت مسلمانان بر اندلس عواملي همچون درگيري‌‌هاي دائمي اقتصادي و سياسي، فساد اخلاقي حاكمان، حملات و فجايع منتج از جنگ‌‌هاي صليبي سبب‌ساز تكوين اين نوع شعر و تبديل آن به‌صورت فن مستقل گرديد. علاوه بر اين، با توجّه به مدح قشر حاكم همراه استمداد در اين نوع ادبي، در ادامه نيز چرايي عدم دوام مدح و هم تمرد و گلايه تدريجي عليه قوانين حاكم باگذشت زمان قابل بررسي است.
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات عربي
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات عربي
لينک به اين مدرک :
بازگشت