تجزيه و تحليل اثرات استراتژي هاي نوآوري بر عملكرد مالي با ميانجي‌گري متغيرهاي اقتضائي

هدف: بر اساس نظريه اقتضايي موفقيت هر سازماني در گرو اجراي طرح‌ها و برنامه هاي متناسب با توانمندي‌ها و زيرساخت هاي آن سازمان مي باشد؛ بنابراين توجه به توانمندي‌ها و امكانات موجود در فرايند طراحي استراتژي‌هاي نوآوري مي تواند باعث بهبود عملكرد مالي هر سازماني شود. ازاين‌رو، هدف پژوهش حاضر تجزيه‌وتحليل اثرات استراتژي‌هاي نوآوري بر عملكرد مالي با ميانجي گري متغيرهاي اقتضائي (سرمايه انساني، سرمايه ساختاري، سرمايه مشتري، سيستم‌هاي اطلاعاتي حسابداري مديريت، عملكرد فرآيندهاي داخلي و عملكرد مشتري) مي باشد.روش‌شناسي پژوهش: اين پژوهش به لحاظ هدف كاربردي و به لحاظ روش گردآوري داده‎ها توصيفي ـ پيمايشي، از نوع همبستگي است. داده‌هاي پژوهش به كمك پرسش‎نامه جمع‌آوري‌شده است. جامعه آماري پژوهش، حاضر شركت‌هاي توليدي شهر همدان مي باشد. تجزيه‌وتحليل داده‌ها با استفاده تحليل رگرسيون و مدل سازي معادلات ساختاري انجام‌ شده است. همچنين براي تجزيه‌وتحليل داده ها از نرم‌افزارهاي SPSS و SmartPLS استفاده شده است.يافته‌ها: بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر استراتژي‌هاي نوآوري بر عملكرد مالي اثر مثبت و معناداري داشته و متغيرهاي اقتضائي (سرمايه انساني، سرمايه ساختاري، سرمايه مشتري، سيستم‌هاي اطلاعاتي حسابداري مديريت، عملكرد فرآيندهاي داخلي و عملكرد مشتري) بر رابطه بين استراتژي‌هاي نوآوري و عملكرد مالي داراي اثر مثبت و معناداري مي باشند. بدين معني كه بخشي از اين رابطه از سوي اين متغيرها تبيين و ميانجي مي شوند. همچنين طبق نتايج پژوهش حاضر متغيرهاي جمعيت شناختي جنسيت، سن، تحصيلات، رشته تحصيلي، سنوات خدمتي و نوع صنعت بر عملكرد مالي تاثير معناداري ندارند.اصالت/ارزش افزوده علمي: از آن‌جائي كه تداوم فعاليت شركت‌ها در گرو عملكرد مالي موفق آن‌ها مي باشد، لذا استراتژي‌هاي نوآوري از طريق بهبود عملكرد مالي مي توانند نقش بسزايي در تداوم فعاليت شركت‌ها داشته باشند