تعيين عوامل موثر برقصد و رفتار مصرفي محصولات ارگانيك بر مبناي مدل بزنف (مورد پژوهي: دانشجويان كشاورزي دانشگاه تبريز)

اهداف: پژوهش حاضر با هدف تبيين قصد و رفتار مصرفي محصولات ارگانيك در ميان دانشجويان كشاورزي دانشگاه تبريز انجام شد و به دنبال پاسخ به اين سؤال بود كه چه عواملي بر رفتار مصرفي مصرف‌كنندگان نسبت به محصولات ارگانيك تأثير دارند؟ مواد و روش‌ها: تحقيق از نظر هدف كاربردي و از لحاظ نحوه گردآوري داده‌ها، از نوع توصيفي است. جامعه آماري تحقيق دانشجويان دانشكده كشاورزي دانشگاه تبريز به تعداد 2037 نفر بودند. حجم نمونه دانشجويان با روش نمونهگيري تصادفي طبقه‌اي با انتساب متناسب با استفاده از فرمول كوكران به تعداد 268 نفر تعيين گرديد. يافته‌ها: يافته هاي تحقيق نشان داد كه متغير موثر در رابطه با وضعيت سازه نگرش، نبود اطلاعات لازم راجع به محصولات ارگانيك بود. موثرترين متغير براي سازه هنجارهاي ذهني، كاركرد خانواده و گروه‌هاي مرجع است. از نظر سازه قادركننده‌ها، فاكتور دانش و آگاهي و اندك بودن آن نسبت به محصولات ارگانيك مهم‌ترين متغير مي‌باشد. از نظر قصد رفتاري، پاسخگويان نسبت به ارزش و اهميت استفاده از محصولات ارگانيك واقف هستند، ولي تا حدي نسبت به صحت و سقم ادعا راجع به ارگانيك بودن محصولات اطمينان خاطر ندارند. از نظر رفتار مصرفي، دانشجويان نگاه مثبتي نسبت به محصولات ارگانيك دارند و براي دسترسي به آن نيز تلقي مثبتي دارند. از نظر وزن و رابطه اجزاي مدل به غير از سازه قادركننده‌ها، سازه‌هاي ( نگرش، هنجار ذهني و قصد رفتاري) با همبستگي نسبتا بالا تائيد شد. نتيجه گيري: از نظر عامل قادرساز، متغيرهاي دانش و آگاهي و اندك بودن آن نسبت به محصولات ارگانيك مهمترين بودند. از جنبه قصد، پاسخگويان نسبت به ارزش و اهميت استفاده از محصولات ارگانيك واقف بوده، اما به ارگانيك بودن محصولات اطمينان ندارند. از حيث رفتار مصرفي، دانشجويان ديدگاه مثبت نسبت به محصولات ارگانيك داشتند. از نظر وزن و رابطه اجزاي مدل به غير از فاكتور قادرساز، ساير عوامل همبستگي بالايي با هم دارند.