شماره ركورد :
1333015
عنوان مقاله :
چيستي علوم انساني
پديد آورندگان :
موسوي ، هادي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه , حسني ، حميدرضا پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
از صفحه :
1
تا صفحه :
14
كليدواژه :
علوم انساني , علوم اجتماعي , علوم تاريخي , علوم روحي , فلسفه خُلقي , حكمت عملي , فرونسيس
چكيده فارسي :
آنچه امروزه با عنوان «علوم اجتماعي» از علوم انساني ياد مي‎شود، ميراث‎دار سنت فلسفي اسكاتلندي و فرانسوي است. فيلسوفان كلاسيك آلمان آنچه را همتايان فرانسوي‌شان بيشتر با عنوان علوم اجتماعي مي‎فهميدند، با عناوين «علوم تاريخي»، «علوم روحي» و يا «علوم اخلاقي» مطرح كردند؛ اينها همه مسبوق به اصطلاح فلسفه خُلقي است. اين همه نشان از تفاوت منظري است كه اين ديدگاه‎ها در مورد ماهيت و چيستي انسان اختيار كرده بودند. از منظر امثال ديلتاي، علوم انساني، از آن جهت علم تاريخي‎اند كه انسان را موجودي تاريخي مي‎فهميدند؛ يا برخي ديگر، از آنجا كه انسان را موجودي صاحب اراده مي‎دانستند، ازاين‌رو حوزه علوم انساني را ساحت اراده و اخلاق تصوير مي‌كردند. ازهمين‌رو، امثال گادامر نيز علم انساني را ميراث‎دار فرونسيس ارسطويي مي‎دانند. از ديدگاه اين نوشتار، اگرچه تمركز بر حكمت عملي ارسطويي نمي‏تواند آورده چنداني براي علوم انساني داشته باشد، اما دوره ديگري از حكمت عملي در فضاي انديشمندان مسلمان شكل گرفته است كه در كنار حفظ نام حكمت عملي، هويت آن را به‌طوركلي متحول كرد و آن سنگ بناي قانون كردار انساني در دانش حكمت عملي بود؛ قانوني جهاني كه حكمت عملي را از مطالعه شخص فضيلت‌مند به دانش شناسايي جهان انسان و جهان اخلاق ارتقا داد و درنتيجه خود را به‌عنوان نياي بزرگ علوم انساني تثبيت كرد؛ نقشي كه در طول تاريخ به فراموشي سپرده شد.
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
لينک به اين مدرک :
بازگشت