الگوي دوسوتواني رفتاري كاركنان شركت‌هاي دانش‌بنيان حوزه سلامت استان تهران

پژوهش حاضر باهدف طراحي الگوي دوسوتواني رفتاري كاركنان در شركت‌هاي دانش‌بنيان انجام شده است. روش تحقيق به‌صورت كيفي و مبتني بر نظريه‌پردازي داده بنياد نظام‌مند است. نمونه‌گيري به روش نظري و با بهره‌مندي از تكنيك‌هاي هدفمند و گلوله برفي انجام شد كه بر مبناي آن مصاحبه‌هايي نيمه ساختارمند با مديران و كارشناسان ارشد باتجربه شركت‌هاي دانش‌بنيان و نخبگان دانشگاهي در حوزه سلامت صورت گرفت. سپس نتايج تحليل داده‌هاي به‌دست‌آمده ازمصاحبه‌ها طي فرايند كدگذاري باز، محوري و انتخابي، به ايجاد نظريه داده بنياد در حوزه دوسوتواني رفتاري كاركنان براي شركت‌هاي دانش‌بنيان منجر شد. براي تأمين اعتماد و روايي مصاحبه‌ها، ضمن مرور پژوهش‌هاي قبلي و بهره‌مندي مستمر از نظرات خبرگان در كليه مراحل و فرايندهاي اين پژوهش، از سه راهبرد مدنظر كرسول و ميلر استفاده شده است. نتايج نشان داد، شايستگي اكتشاف و بهره‌برداري به‌عنوان پديده محوري دوسوتواني رفتاري كاركنان بر مبناي شرايط علي نگرش/رفتار/ادراك، مهارت‌ها، تقويت روحيه و انگيزه دروني در شركت‌هاي دانش‌بنيان محقق مي‌شود. توسعه ماهيت كاري سازمان، الزامات قانوني اخلاقي، يادگيري و توسعه، الزامات رهبري، انگيزه بيروني به‌عنوان عوامل زمينه‌اي، امنيت رواني، پويايي محيطي به‌عنوان عوامل مداخله‌گر شناسايي شد. تقويت فرهنگ توانمندسازي، پذيرش فرهنگ اشتراك دانش، يكپارچگي و انسجام و مديريت جريان دانش و اطلاعات به‌عنوان راهبردهاي اثربخش تشخيص داده شد كه پيامدهاي اجراي آن رفتار و عملكرد نوآورانه و رضايت شغلي بالا (پيامدهاي مثبت) و عوامل استرس‌زا (پيامد منفي) مي‌باشد.