عنوان مقاله :
مدليابي تعارضات زناشويي بر اساس خودشناسي، عشق و هوش هيجاني با ميانجيگري تمايزيافتگي
پديد آورندگان :
صادقي ، ايران دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روان شناسي , صلاحيان ، افشين دانشگاه پيام نور مركز - گروه روان شناسي , صالحي ، مهديه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روان شناسي
كليدواژه :
تعارضات زناشويي , خودشناسي , عشق , هوش هيجاني , تمايزيافتگي
چكيده فارسي :
اين پژوهش با هدف سلامتي خانواده و كاهش تعارضات زناشويي به بررسي عوامل كاهنده مهم آن به بررسي مدليابي تعارضات زناشويي براساس خودشناسي، عشق و هوش هيجاني با ميانجيگري تمايزيافتگي پرداخت. تحقيق حاضر بنيادين و از نوع همبستگي ميباشد به طوريكه با نمونه گيري خوشهاي 248 نفر نمونه (115 زن و 133 مرد) به صورت تصادفي از مراجعين زوج مراكز مشاوره شهر تهران، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده براي جمعآوري اطلاعات پرسشنامه تعارضات زناشويي ثنايي و همكاران (1396)، پرسشنامه خودشناسي قرباني و همكاران (2008)، پرسشنامه عشق استرنبرگ (1986)، پرسشنامه هوش هيجاني سيبريا شرينگ (منصوري، 1380) و پرسشنامه تمايزيافتگي دريك (2011) بودند. دادههاي پيمايش پس از گردآوري با استفاده از نرم افزار SMART.PLS و از طريق مدلسازي معادلات ساختاري به شكل بدون خرده مقياس تجزيه تحليل شدند. يافتهها حاكي از آن است كه متغيرهاي خودشناسي، عشق و هوش هيجاني، توانستند واريانس تمايزيافتگي را با مقدار 0.715 توجيه كنند و اين سه متغير همراه متغير ميانجي توانستند واريانس تعارضات زناشويي را با مقدار 0.517 پيشبيني كنند، همچنين نقش ميانجيگري تمايزيافتگي در هر سه مسير معنيدار بود. و نتايج نشان داد كه مدل پيشبيني تعارضات زناشويي بر اساس خودشناسي، عشق، هوش هيجاني با ميانجيگري تمايزيافتگي داراي برازش مطلوب است همچنين پيشنهاد اين مطالعه بنيادي، تدوين پروتكل آموزشي درماني براي زوجين است تا قدم به قدم در جهت كاهش تعارضات زناشويي و سلامت جامعه به كار گرفته شود.
عنوان نشريه :
خانواده پژوهي
عنوان نشريه :
خانواده پژوهي