تحليل كمّي رخساره‌هاي لرزه‌اي با استفاده از كدگذاري همبستگي متقابل و انطباق با رخساره‏ هاي رسوبي (مطالعه موردي منطقه پوسايدن استراليا)

هدف اصلي لرزه‏‌نگاري بازتابي، پيگيري پديده‏‌هاي زيرسطحي به كمك ردلرزه‌‏ها است؛ اما چالش‏‌هاي گوناگوني در رسيدن به اين هدف‏ وجود دارد. تشخيص لايه‏‌ها يا پديده‏‌هاي زمين‏‌شناسي با ضخامت كم، يكي از اين چالش‏‌ها است. زماني كه اهداف، مخازن هيدروكربني باشند، مشكل دو چندان خواهد شد زيرا علاوه بر تشخيص لايه نازك، بايد لايه نازك مخزني از لايه نازك غيرمخزني تفكيك شود. پس نياز به وضوح بالايي هم در راستاي افقي و هم در راستاي قائم مي‏‌باشد. داده‏‌هاي لرزه‌‏اي مناطق وسيعي از محدوده رسوبي در راستاي افقي و نواحي بين چاه‏‌ها را پوشش مي‏‌دهند و داده‌‏هاي حاصل از چاه اطلاعاتي از خواص مخزني را در اختيار ما مي‏‌گذارد كه قدرت تفكيك بالايي در راستاي قائم دارد. بنابراين استفاده از داده‏‌هاي لرزه‏‌اي انطباقي با داده‏‌هاي چاه، نتايج همه جانبه در تحليل رخساره‏‌ها، ارائه مي‏‌دهد. ما برآنيم تا با ايجاد يك الگوي كمّي، به تحليل و طبقه‌‏بندي مناسبي از رخساره‌‏هاي لرزه‌‏اي در يك سكانس كم ضخامت دست يابيم. اين كار با استفاده از داده‌‏هاي لرزه‌‏اي سه‌بعدي واقعي و داده‏‌هاي چاه انجام شده و در صورت امكان با رخساره‏‌هاي رسوبي كه با كمك اطلاعات زمين‏‌شناسي و چاه‌‏هاي منطقه به دست مي‌‏آيند، انطباق داده مي‏‌شوند. رويكرد تشخيص رخساره‏‌هاي لرزه‏‌اي بر اساس نشانگر شكل موج است كه به محاسبه بيشترين شباهت شكل موج ردلرزه‏‌ها با ردلرزه معلم در محل چاه مي‌‏پردازد. در نتيجه، يك روش ساده براي شناخت ويژگي‌هاي ظريف و نامحسوس زمين‌شناختي و ژئوفيزيكي توالي‏‌هاي ‏زيرسطحي به كار گرفته مي‏‌شود كه مبتني بر ضريب همبستگي متقابل ردلرزه‌‏ها است. اين ضريب كمّي بوده و اعدادي پيوسته بين 1- تا 1 را نتيجه مي‏‌دهد. نزديك بودن به عدد يك بيشترين ميزان شباهت را دارد، پس رخساره‏‌هاي نزديك به ردلرزه معلم را نشان مي‏‌دهد. در روند كار، روش‏‌هاي غيرنظارتي و نظارتي به صورت توأمان برقرار هستند. كدگذاري همبستگي متقابل با استفاده از داده‌‏هاي واقعي افق جانسون از اطلاعات لرزه‌‏اي سه‌‏بعدي پوسايدن استراليا آزموده خواهد شد.