عنوان مقاله :
نشانگر هاي ساخت كنايي در گويش تالشي سه سار و وابستگي آن به زمان گذشته و نمود
پديد آورندگان :
عزت دوست ، عبداله دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات , منشي زاده ، مجتبي دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبانشناسي , عامري ، حيات دانشگاه تربيت مدرس - گروه زبان شناسي
كليدواژه :
گويش تالشي سهسار , حالت فاعلي ـ مفعولي , حالت كنايي ـ مطلق , نمود , حالتنما
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر به بررسي حالت كنايي درگويش تالشي ميپردازد. اين گويش در مناطقي از گيلان رايج است و به سه گونه عمده، يعني مركزي، شمالي و جنوبي تقسيم ميشود. گونه مورد بررسي در اين مقاله از نوع جنوبي است كه در روستاي سهسار رايج است. دادههاي اين پژوهش بهصورت ميداني و از طريق مصاحبه با سي گويشور جمعآوري شدهاند. موضوع حالت كنايي به تفاوت و شباهت رفتاري فاعل بندهاي لازم و متعدي و همچنين مفعول بند متعدي ميپردازد. اين گويش داراي حالت كنايي گسسته است. به اين معني كه در بندهاي زمان حال از الگوي فاعلي ـ مفعولي و در بندهاي متعدي زمان گذشته (غير استمراري) از الگوي كنايي ـ مطلق بهره ميبرد. اين پژوهش در پاسخ به اين سؤالها انجام شده است: آيا تنها حالتنماي i- نشانگر حالت كنايي و ساخت كنايي در اين گويش است؛ چه ساختهايي ميتوانند در اين گويش از نوع كنايي باشند و حالت كنايي در اين گويش وابسته به چه عواملي است. پس از بررسي شواهد زباني اين نتايج به دست آمد: ساخت كنايي در اين گويش تنها محدود به حالتنماي كنايي نيست، بلكه وجود ضماير غيرفاعلي، صورتهاي جمع مختوم به -unدر يك ساخت و زمان گذشته و نمود كامل جمله از نشانگرهاي ساخت كنايي هستند. بهطور كلي ميتوان چنين نتجهگيري كرد كه حالت كنايي در اين گويش وابسته به زمان گذشته و نمود كامل است.