عنوان مقاله :
ارتباط حقوق بينالملل و حقوق طبيعي با تأكيد بر ديدگاه گروسيوس
پديد آورندگان :
سجادپور ، كاظم وزارت امور خارجه - دانشكده روابط بينالملل , كريمي ، ساسان دانشگاه تهران - دانشكده مطالعات جهان
كليدواژه :
حقوق طبيعي , حقوق بينالملل , گروسيوس , وضع طبيعي , وضع تمدني
چكيده فارسي :
تاسيس حقوق بينالملل به گروسيوس نسبت داده ميشود، كه خود بر دو مبناي حقوق طبيعي و معاهدههاي بيندولتي استوار است. در اين نوشتار تلاش ميشود تا با مقايسه آراي هابز، كانت و گروسيوس در مورد حقوق طبيعي از يك سو، و حقوق ملل از سوي ديگر، نسبت اين دو نوع حقوق در چارچوب فكري هريك از اين سه انديشمند به دقت بررسي شود. در پژوهش حاضر، اين فرضيه را در ذهن داريم كه همانطوركه وضع طبيعي در يك جامعه (با واحد فرد انساني) بهواسطه ضرورتهايي به «وضع تمدني» هابزي ميانجامد، در محيط بينالمللي نيز كه در بدو «وضع طبيعي» با الهام از حقوق طبيعي ميان كشورها (كه واحد اين محيط هستند) حاكم است، بهواسطه نگرانيهاي مشابه، «وضعي حقوقي» بهوجود ميآيد. پرسش اصلي پژوهش اين است كه تا چه حد حقوق طبيعي بر آنچه نظام حقوقي در محيط بينالمللي شناخته ميشود، در آراي هابز، كانت و گروسيوس سايه افكنده است. براي يافتن پاسخهاي مناسب به اين پرسش، با رويكردي مقايسهاي از تحليل مفهومي استدلالهاي ارائه شده اين سه متفكر در متون فارسي و انگليسي استفاده ميشود. رابطه بين حقوق طبيعي و حقوق بينالملل از بررسي ديدگاه گروسيوس و استخراج نظري وضع حقوقي در محيط بينالمللي از حقوق طبيعي از سوي وي آشكار شد. اين نوع پژوهش در نهايت به سود نظريهپردازي در حقوق بينالملل و فلسفه حقوق بينالملل با دركي درستتر از مبناهاي فكري مختلف نظريهها در اين حوزه خواهد بود.