عنوان مقاله :
انواع راهبردهاي موازنهگرايانه در نظام تكقطبي
پديد آورندگان :
رسولي ثاني آبادي ، الهام دانشگاه يزد - دانشكده حقوق، علوم سياسي و تاريخ
كليدواژه :
توزيع قدرت , درك از تهديد , دنبالهروي , موازنه مثبت , موازنه منفي
چكيده فارسي :
پس از فروپاشي شوروي، توزيع قدرت در نظام بينالملل، از حالت دوقطبي (مبتني بر اصل موازنه قدرت ميان دو قطب) بهصورت تكقطبي درآمد. از آن زمان يكي از مهمترين پرسشهاي نظريهپردازان روابط بينالملل بهويژه نظريهپردازان واقعگرايي، آن است كه چرا در اين نوع از نظم، مطابق با نظريه توازن قدرت، هيچ موازنه نظامي مؤثري عليه امريكا بهعنوان تكقطب نظام بينالملل ايجاد نشده است؟ فرضيه اصلي اين مقاله آن است كه با نگاهي متفاوت و موسع به مفهوم موازنه قدرت و همچنين در نظر گرفتن رفتار موازنهگرايانه دولتها بر پايه درجه و شدت تهديد دركشده از سوي دولت تكقطب، در اين نظام نيز ميتوان شاهد رفتارهاي موازنهگرايانه قدرتهاي درجه دوم، قدرتهاي ميانه و حتي دولتهاي كوچك نيز بود. به پرسشهاي پژوهشي زير پاسخ داده خواهد شد: 1. چرا دولتها در نظام تكقطبي به راهبردهاي موازنهگرايانه روي ميآورند؟ 2. انواع اين راهبردها كدام است؟ 3. چگونه اين راهبردها بكار برده ميشوند؟ 4. چه زماني راهبردهاي موازنهگرايانه درنظر گرفته ميشوند؟ اين پژوهش از نظر رويكرد، ماهيتي كيفي دارد، و براي آزمون فرضيه از روش تحليل مفهومي ديدگاههاي مختلف نظريهپردازان روابط بينالملل استفاده ميشود. يافتههاي پژوهش آن است كه موازنه، رفتاري بهطور كامل اختياري و مبتني بر راهبردهاي بهطور كامل متفاوتي از «موازنه مثبت نظامي» تا «موازنه منفي غيرنظامي» است، و اينكه هر دولتي در هر دورهاي چه نوع راهبرد موازنهگرايانهاي را در رويارويي با تكقطب، برگزيند، تحت تأثير متغيرهاي گوناگوني قرار دارد كه در اين پژوهش به آن پرداخته ميشود.