عنوان مقاله :
جايگاه نقد در پژوهش هاي سياست خارجي ايران: نمونه موردي فصلنامه سياست خارجي، 1400-1395
پديد آورندگان :
باقري دولتآبادي ، علي دانشگاه ياسوج - دانشكده ادبيات و علوم انساني , مجاهدزاده ، محمد دانشگاه ياسوج
كليدواژه :
سياست خارجي ايران , فرهنگ سياسي , فصلنامه سياست خارجي , نظام آموزشي , نقد
چكيده فارسي :
از نظر افراد غيردانشگاهي، سياست خارجي يكي از جنبههاي بديهي دنياي سياست است؛ و حتي بيشتر افراد احساس ميكنند شناخت لازم و كافي از اين حوزه براي اظهارنظر و نقد درباره آن را دارند. رويكرد حاكم در جلسات نقد سياست خارجي سطحي و اغلب غيرعلمي است؛ در حالي كه انتظار ميرود اين مباحث در پژوهشها و محافل دانشگاهي بيشتر مطرح شوند. دو پرسش پژوهشي مطرحشده عبارتاند از: 1. سنت نقد و ارزيابي چه جايگاهي در پژوهشهاي دانشگاهي انجامشده درباره سياست خارجي ايران داشته است؟ 2. دلايل ضعف يا قوت اين پژوهشها كداماند؟ در فرضيه پژوهش استدلال ميشود كه علل اصلي ضعف در نگارش آثار انتقادي درباره سياست خارجي را بايد در دو حوزه آموزش و فرهنگ سياسي جستوجو كرد. براي يافتن پاسخ و آزمون فرضيه از روش پيمايشي استفاده شده است؛ در گام نخست از جامعه آماري بهصورت هدفمند و تمامشمار نمونهبرداري شده، و در گامهاي بعدي دادههاي گردآوريشده تحليل و تبيين شده، و يافتههاي پژوهش در نمودارهايي ارائه شده است. جامعه آماري دربرگيرنده مقالههاي فصلنامه سياست خارجي بهعنوان تخصصيترين فصلنامه در اين حوزه در بازه زماني 1400-1395 بود. يافتههاي پژوهش نشان داد بهجز يك مورد ساير مقالههاي منتشرشده در اين فصلنامه رويكرد انتقادي ندارند، و در استفاده از رويكرد نظري، سناريونويسي و پيشبيني آينده، بعد تجويزي و كاربردي از ضعفهاي جدي برخوردارند. سپس با رويكردي تحليلي-تبييني و با هدف آسيبشناسي، هفت علت اصلي اين كاستيها شناسايي شد: 1. بيتوجهي به تفكر انتقادي در نظام آموزشي، 2. فراهم نبودن شرايط محيطي براي انتقاد، 3. گسترش ندادن فرهنگ نقد و نقدپذيري، 4. نداشتن علاقه و انگيزه، 5. سختگيري در چاپ و پذيرش پژوهشهاي انتقادي، 6. تحمل نكردن مخالفت و انتقاد، 7. بينيازي مديران وزارت امور خارجه به پژوهشهاي انتقادي.