عنوان مقاله :
طراحي مدل جامع سبد منطقهاي انرژيهاي تجديدپذير در ايران با تمركز بر مناطق خشك
پديد آورندگان :
محمديشاهيوردي ، سنا دانشگاه يزد - دانشكده اقتصاد مديريت و حسابداري , ميرغفوري ، حبيبالله دانشگاه يزد - دانشكده اقتصاد، مديريت و حسابداري , ناصرصدرآبادي ، عليرضا دانشگاه يزد - دانشكده اقتصاد، مديريت و حسابداري
كليدواژه :
انرژي تجديدپذير , سيستم استنتاج فازي , توسعه پايدار , سبد انرژي
چكيده فارسي :
كشور ايران علاوه بر دارابودن منابع سرشار از سوختهاي فسيلي، داراي ظرفيت بالقوه فراوان انرژيهاي تجديدپذير است. از طرفي با توجه به تنوع آبوهوايي، شرايط طبيعي و قابليت هاي موجود در مناطق مختلف كشور، ميبايست به جاي برنامهريزي كشوري به سمت برنامهريزي انرژي منطقهاي و تدوين يك سبد انرژي تجديدپذير منطقهاي حركت كرد. در پژوهش حاضر، ابتدا معيارهاي ظرفيتسنجي انواع مختلف انرژيهاي تجديدپذير شامل انرژي خورشيدي، بادي، زمين گرمايي، برق آبي و زيستتوده، بر اساس نقشههاي سامانه جغرافيايي و اطلاعات دريافت شده در سازمان هواشناسي و ساتبا، براي 1361 طول و عرض جغرافيايي، امتيازدهي گرديده است. سپس با استفاده از نرمافزار Rapidminer نقاط جغرافيايي در پنج خوشه، تقسيمبندي گرديد كه هر خوشه شامل مناطق هم ظرفيت با بيشترين تشابه است. از اين 5 خوشه، دو خوشه جزو مناطق خشك كشور محسوب ميشوند. سپس بر اساس بررسي منابع كتابخانهاي و استفاده از نظرات خبرگان ساتبا (گروه پژوهشي انرژيهاي تجديدپذير)، يك مدل استنتاج فازي بر اساس 5 معيار توسعه ي پايدار شامل: دسترسي به فناوري، هزينههاي سرمايهگذاري، بهرهوري سرمايه، ميزان اشتغال، و پيامدهاي محيط زيستي به همراه معيار ظرفيتسنجي طراحي گرديد و براساس قوانين فازي تعريفشده بر روي اين معيارها، درصد سهم هر نوع انرژي در سبد انرژي هر خوشه محاسبه شد. در گام نهايي، بر اساس معيارهاي جمعيتشناختي شامل نرخ بيكاري، نرخ رشد جمعيت، فرهنگ پذيرش (نرخ باسوادي)، امنيت سرمايهگذاري، به اولويتبندي خوشهها براي برنامهريزي راهبردي دولت و ساير نهادهاي تأثيرگذار همچون استانداريها، شهرداريها و اتاقهاي بازرگاني پرداخته شد. بطور نمونه، در خوشه ي 4 كه شامل برخي شهرهاي استانهاي اصفهان، خراسان، يزد، كرمانشاه، فارس و كهكيلويه است كه براساس تقسيمبندي آبوهوايي جزو مناطق خشك و نيمهخشك كشور هستند، مطابق با معيارهاي ظرفيتسنجي و معيارهاي توسعه ي پايدار داراي سبد انرژي با 25% سهم انرژي بادي، 39% سهم انرژي خورشيدي، 10% سهم انرژي برق آبي و 26% سهم انرژي زيستتوده است و از لحاظ اولويتبندي سرمايهگذاري دولت بر اساس معيارهاي اجتماعي (درصد بيكاري، پذيرش انرژيهاي نو، رشد جمعيت و امنيت سرمايهگذاري) در اولويت اول قرار ميگيرند.