عنوان مقاله :
دورههاي سنايي پژوهي افغانستان و تأثيرات آن بر سنايي پژوهي ايران و عكس آن
پديد آورندگان :
كلكاني ، صديقاللّه دانشگاه تهران
كليدواژه :
سنايي , سنايي پژوهي , افغانستان , تاريخ ادبيات
چكيده فارسي :
سنايي نه فقط اديب و شاعري بود كه توسط شاعران مورد تمجيد و تقليد قرار گرفته باشد، بلكه وي به باور سناييپژوهان عرفان را نظاممند درون شعر فارسي برد و ابواب تصوف را كه تا آن وقت به نثر بود در قالب نظم تبويب و جاويدانه كرد. در آثار سنايي تمام معارف اسلامي كه تا آن وقت رگههاي آن در آثار ادبا و شعرا متفرق بود جمع آمد. سنايي در تاريخ عرفان و ادب، به سبب تغييرهايي كه در محتواي شعر فارسي ايجاد كرد، جايگاه ويژه دارد و ضمن احترام به اين جايگاه، شناخت وي شناخت گوشهاي از دانش و معرفت و فرهنگ و اجتماع اواخر سدۀ پنجم و اوايل قرن ششم است. سنايي توسط دانشمندان ولايت خودش مانند غلامجيلاني جلالي در مقدمۀ چهار اثر ناياب سنايي (1332)، غلام سرور همايون در كتاب حكيم سنايي و جهانبيني او و علياصغر بشير در رسالۀ سيري ملك سنايي شصت سال قبل از امروز تمجيد و معرفي شده است كه در آن زمان اين آثار نوشتهشده در مورد احوال و آثار سنايي مورد توجه پژوهندگان دنيا بهويژه ايران قرار داشت. اما در اثر جنگها و تجاوز شوروي و كودتا در افغانستان ديگر آن تحقيقات پيگيري نشد و رابطۀ دانشمندان بيروني با سناييپژوهان افغانستان و آثارشان كم شد و به صفر رسيد و در مقابل، سناييپژوهان افغانستان تحت تأثير سناييپژوهان بيروني بهويژه ايران قرار گرفتند. محور بحث اين مقاله با روش توصيفي تحليلي و با استفاده از ابزار كتابخانهاي بررسي و تحليل سه دورۀ تاريخي سناييپژوهي در افغانستان و چگونگي تأثيرات سناييپژوهان افغانستان بر تحقيقات سناييشناسي ايران و عكس آن و عوامل اين تأثيرات است.
عنوان نشريه :
تاريخ ادبيات
عنوان نشريه :
تاريخ ادبيات