عنوان مقاله :
جلوه هاي حضور مورّخ در دو متن تاريخي عصر صفوي
پديد آورندگان :
پوريزدان پناه كرماني ، آرزو دانشگاه يزد
كليدواژه :
تاريخ نگاري , حضور مورّخ , تاريخ عالم آراي عبّاسي , احسن التواريخ
چكيده فارسي :
تاريخ نگاري يكي از شاخه هاي مهم علوم اسلامي است كه در عصر صفوي مورد توجّه و اقبال فراوان قرار گرفت. حضور مورّخ در متن يكي از موضوعات چالشبرانگيز تاريخ نگاري سنّتي و مدرن بوده كه دو ديدگاه متفاوت در ارتباط با آن مطرح شده است. عدم حضور مورّخ در متن و داشتن موضعي بي طرفانه، يكي از اصولي است كه در تاريخ نگاري سنّتي مورد تأكيد قرار گرفته و در مقابل در تاريخ نويسي نوين، نقشي جدّي و تعيين كننده براي مورّخان، در تحليل وقايع تاريخي درنظر گرفته شده است. با مطالعۀ برخي از كتب تاريخي سنّتي، مواردي از حضور مورّخ در متن مشاهده مي شود كه اصل عدم حضور مورّخ را نقض مي نمايد. اين جستار درصدد آن است تا با تكيه بر دو كتاب تاريخ عالم آراي عبّاسي و احسن التواريخ و با روش تحليلي ـ توصيفي به بررسي و ارزيابي جلوه هاي حضور مورّخان در كتاب هاي تاريخي موردنظر و چگونگي موضع گيري آن ها بپردازد. يافته هاي تحقيق حاكي از آن است كه حضور مورّخ در آثار مذكور به صورت اشارۀ مورّخ به شخص خود، داشتن نگاه جانبدارانه با آوردن صفات مثبت و منفي، توصيف چهرۀ دوست و دشمن، سخنپردازي و استفاده از جملات ادبي، آوردن اشعار، استشهاد به آيات و احاديث و به كارگيري عبارات دعايي نمود پيدا كرده است. با وجود اينكه حسن بيگ روملو و اسكندربيگ منشي دو مورّخ هم عصر بوده و در آثار خود وقايع يكساني را نقل كردهاند، امّا جلوۀ حضور حسن بيگ روملو در متن، به مراتب از اسكندربيگ منشي كمتر و موضع وي بيطرفانه تر بوده است.
عنوان نشريه :
تاريخ ادبيات
عنوان نشريه :
تاريخ ادبيات