عنوان مقاله :
تحليل تطبيقي راهكار ابن سينا و ملاصدرا در رفع اشكال اجتماع يك ماهيت تحت دو مقوله
پديد آورندگان :
احمدي ، مسلم دانشگاه تهران , ، دانشگاه تهران
كليدواژه :
اشكال وجود ذهني , ابن سينا , ملاصدرا , حمل اولاي ذاتي , حمل شايع صناعي
چكيده فارسي :
ابن سينا براي رفع اشكال وجود ذهني تأكيد كرده حد جوهر، اين است كه وجود آن در خارج (في الأعيان) به موضوع نيازي ندارد. تعريف مذكور هم بر جوهر ذهني صدق مي كند و هم بر جوهر خارجي. درواقع، او با افزودن قيد «وجوده في الأعيان ليس في موضوع» در حد جوهر نتيجه گرفته از سويي در وجود ذهني جوهر نيز همين معنا منعكس شده و از سوي ديگر، همين جوهر ذهني، كِيف نفساني و عَرَض است؛ بنابراين، اشكال اجتماع ماهيت تحت دو مقوله بهوجود نخواهد آمد. ملاصدرا نيز در پاسخ به اشكال وجود ذهني، دو ديدگاه را مطرح كرده كه ديدگاه اول او مبتنيبر نظريۀ حكما و پذيرش قيام حلولي بوده است و از اين جهت با نظر ابنسينا همخواني دارد؛ هرچند ملاصدرا گفته ابنسينا با ذكر قيد «في الأعيان» در حد جوهر، حكم به جوهريت را به اشخاص جوهر اختصاص داده و اين راهكار بوعلي، شبيه قول شبحيون شده كه مستلزم مغايرت عين و ذهن است. ديدگاه دوم ملاصدرا مبتنيبر قيام صدوري است و در آن، وجود ذهني، انشاي نفس قلمداد ميشود كه در اين صورت، اساس اشكال اجتماع يك ماهيت تحت دو مقوله، منتفي است. اين ديدگاه با راهكار شيخالرئيس كه مبتنيبر قيام حلولي است، قابل جمع نيست. با دقت در بيانات ابنسينا نتيجه مي گيريم با تعديلها و توضيحاتي مي توان اشكال مطرحشده ازسوي صدرالمتألهين را وارد ندانست و بدين ترتيب درمييابيم تحليل بوعلي، زمينه را براي مطرحشدن ديدگاه اول ملاصدرا مهيا كرده است تا ملاصدرا براساس حمل اولي و شايع، اشكال وجود ذهني را حل كند.