عنوان مقاله :
نقد داستان دورنماي كاسلراك اثر آليسمونرو و رازي در كوچهها اثر فريبا وفي بر مبناي روايتشناسي جنسيتي و گفتمان قدرت از منظر جوديت باتلر
پديد آورندگان :
كاظمي بلترك ، مهتاب دانشگاه گلستان - دانشكدۀ علوم انساني , پورقريب ، بهزاد دانشگاه گلستان - دانشكدۀ علوم انساني , عرب مفرد ، علي دانشگاه گلستان - دانشكدۀ علوم انساني
كليدواژه :
رازي در كوچهها , دورنماي كاسلراك , فمنيسم , گفتمان , مردسالاري , روايتشناسي
چكيده فارسي :
به اعتقاد جوديت باتلر، و متأثر از عقايد ميشل فوكو، ساختار قدرت به شكل شبكهاي پيچيده در جامعه گسترده است و زنان در اين ساختار، در پايينترين سطح قرار دارند. در واقع ساختار پيدا و پنهان قدرت، زنان را از حقوق بديهي خود محروم ميكند. مقاله حاضر با رويكرد تحليلي- انتقادي بهنقد مجموعه داستان «دورنماي كاسل راك» اثر مونرو و «رازي در كوچهها» از فريبا وفي ميپردازد. نتايج اين بررسي حاكي از اين است كه هر دو نويسنده چنين شبكههاي پيچيدهاي از قدرت را آشكار كرده، نشان ميدهند چگونه زنان در جامعه پس رانده ميشوند. مونرو با روايتي ساده، مصاديق و نشانههاي گفتمان قدرت را در لايههاي زيرين اجتماع بازنمايي مي كند و از زنان ميخواهد تا بر حقوق خود پافشاري كنند. وفي نيز از استيلاي قدرت مردانه ميگويد. ادبيات از نظر مونرو يكي از عرصههايي است كه اين مبارزه پنهان اجتماعي و مدني را عينيت ميبخشد. وفي، اين مسئله را با نشان دادن استعدادها، قابليتها و توانايي ايستادگي ذهني و عملي زنان مطرح ميكند. ذهنيت فمنيستي مونرو و وفي در اين داستانها از دستاوردهاي معروف به سه موج فمينيسم بهره ميبرد ولي بيشتر وامدار تأملات فيلسوف پساساختارگرا، جوديت باتلر از موج سوم فمينيسم است.
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي