عنوان مقاله :
كاربردِ نظريّۀ ادبي؛ نگاهي انتقادي به آراءِ كورش صفوي
پديد آورندگان :
محمّدي كله سر ، عليرضا دانشگاه شهركرد - گروه زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
نظريّۀ ادبي , نقد ادبي , كورش صفوي , خلاقيّت منتقد , روششناسي
چكيده فارسي :
بخشي از ديدگاههاي كورش صفوي در آثارش، دربارۀ كاربرد نظريّههاي ادبي در نقد است. وي با مرور و معرّفي نظريّههاي مختلف ادبي و دستهبندي آنها بر اساس مقولاتِ ششگانۀ نظريّۀ ارتباطي ياكوبسن، بر ناكارآمديشان در نقد ادبي تأكيد كرده و بر همين اساس، نظريّهاي نيز براي نقد پيشنهاد داده است كه از معيارهاي مورد نظر او براي كارآمدي نظريّه برخوردار باشد. برخي از مهمترين معيارهاي صفوي براي كارآمدي يك نظريّه در نقد ادبي، عبارتاند از: علميبودن، جامعيّت (پوششدادن تمامي مؤلّفههاي نظريّۀ ارتباطي ياكوبسن)، كاربرد داشتن در نقد انواع متون ادبي و غيرادبي و معيارهايي از اين دست. در مقالۀ حاضر، با نگاهي به اين مسائل و ديدگاهها، به نقد روششناختيِ آراء كورش صفوي دربارۀ كارآيي نظريّۀ ادبي در نقد پرداختهايم. ميتوان گفت مهمترين كاستي ديدگاه وي، تقليلگرايي موجود در تلقّي او از كاربرد نظريّه است. اين تقليلگرايي، جنبهها و پيامدهايي گوناگون دارد؛ از جمله فهم و معرّفي گزينشي نظريّههاي ادبي، بيتوجّهي به نقش فعّال و خلّاق منتقد در نقد ادبي، تمركز بر تفسير متون و چشمپوشي بر ديگر اهداف و گونههاي نقد ادبي، بيتوجّهي به گزينش متن، تأكيد بر الگوهاي برآمده از نظريّههاي ادبي و ناديدهگرفتن ديگر وجوه آنها، همگنپنداشتن نظريّهها و نگاه محدود به تركيب نظريّهها.