عنوان مقاله :
كهنالگوي سفرِ قهرمان در خاوراننامه بر اساس نظريّۀ جوزفكمپبل
پديد آورندگان :
مجوزي ، محمد دانشگاه زابل - گروه زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
كهنالگو , سفر قهرمان , نظريّۀ كمپبل , حماسۀ ديني , خاوراننامه , ابن حسّام خوسفي
چكيده فارسي :
خاوراننامۀ ابن حسّام خوسفي، مثنوياي در قالب حماسۀ ديني است، با موضوع داستانهاي خيالي از سفرها و جنگهاي حضرت علي ع با شاهان بتپرستي چون تهماسشاه و صلصالشاه كه دربرگيرندۀ مفاهيم كهن الگوييِ فراوان است.كهن الگوي قهرمان و سفر، بنا به سرشت حماسه، از پركاربردترين بنمايههاي آن است. اين پژوهش درصدد است تا به روش توصيفي_تحليلي، الگوي پيشنهادي جوزف كمپبل را با عنوان سفر قهرمان، در خاوراننامه بررسي و ميزان انطباق آن را با مثنوي خاوراننامه مشخّص كند. سه بخش اصلي نظريّۀ سفرِ قهرمان عبارتاند از: عزيمت (جدايي)، رهيافت (تشرّف) و بازگشت. اين نظريّه با زندگي قهرمان حماسه همخواني دارد؛ زيرا قهرمان هر حماسهاي براي رسيدن به مقصود خويش، راههاي سختي را طي ميكند. او در سفر خود با وحشتناكترين مسيرها و شگفتترين موجودات و خطرناكترين دشمنان مواجه ميشود؛ امّا با شجاعت تمام ميتواند تمام گذرگاههاي سخت را پشت سر گذارد و به هدف خويش نايل شود. سفر قهرمان در خاوراننامه، سفري ديني است. حضرت عليع براي نجات انسانها از نيروهاي پليد، سفري طولاني را آغاز ميكند. در اين سفر با ديوان، اژدها و جادوگران به جنگ ميپردازد و سرانجام بر تمام بديها فايق ميآيد. عليع با نداي دروني خود، براي رفع نگراني پيامبرص پا در مسير پرخطر ميگذارد و به كمك ياريگران ميتواند چهارده خوان را بهخوبي پشت سر بگذارد. خوانها، نماد موانع و مشكلاتي است كه قهرمان براي به كمال رسيدن خود و احراز برتري و شايستگي خويش پشت سر ميگذارد و بعد از يگانگي و خدايگون شدن، پيروز و سرافراز به مدينه باز ميگردد و تحفۀ سليمان را براي پيامبر به ارمغان ميآورد. نتايج پژوهش نشان مي دهد مراحل نداي دروني، كمك از ماوراء، عبور از آستان، شكم نهنگ، جادۀ آزمونها، زن در نقش وسوسهگر، بركت نهايي و مرحلۀ آزاد و رها در خاوراننامه با مراحل سفر قهرمان كمپبل انطباق دارد و حذف برخي مراحل به دليل ماهيّت ديني اين اثر حماسي است.