عنوان مقاله :
تحليل پيكرهبندي فضايي واحدهاي مسكوني و محلهاي در بافت تاريخي شهر كاشان
پديد آورندگان :
حسيني ، سيدمحمد دانشگاه كاشان - دانشكده معماري و هنر - گروه معماري , دانائي نيا ، احمد دانشگاه كاشان - دانشكده معماري و هنر - گروه معماري
كليدواژه :
مسكن , مركز-محله , سازمان يافتگي , پيكرهبندي , معيارهاي كيفي
چكيده فارسي :
سازمان فضايي، به مفهوم چگونگي تركيب اجزاء، مبتني بر يك فرايند ادراكي-عملكردي است كه در آن، عناصر پيوندي منطقي برقرار نموده و بدين طريق شناخت مكان حاصل ميشود. ريختشناسي الگوي معماري مسكن نيز نشان از انطباق الگوهاي معماري مبتني بر معماري محله است و سبب شده تا كل واحدي به نام معماري محله شكل گيرد. اين مهم در طرحهاي ميانافزا مغفول مانده و مسكن، پيوند خود را با معماري محله ازدستداده است. هدف از اين پژوهش تبيين معيارهاي كيفي پيكرهبندي الگوي مسكن با بافت تاريخي مبتني بر سازمان فضايي مركز-محله است. بر اين اساس، پژوهش با دو پرسش اصلي مواجه است. شاخصهاي سازماندهي فضايي مراكز-محله در بافت تاريخي كاشان كداماند؟ و شاخصهاي سازماندهي فضايي مسكن در بافت تاريخي كاشان كدامند؟ روش پژوهش تلفيقي از روش كيفي و كمي است. در حوزه روششناسي، از مطالعات كتابخانهاي و تحليل دادهها مبتني بر مطالعه ميداني در پنج محله و پنج خانه تاريخي در شهر كاشان استفادهشده است. مبتني بر يافتهها، پنج شاخص نحوه توزيع كاربريها، فاصله مركز تا عناصر پيرامون، سلسلهمراتب دسترسي، ميزان نفوذپذيري و فضاي باز، داراي بيشترين ميزان اثرگذاري بر سازمان فضايي مسكن هستند كه نسبت معماري محله به معماري خانهها به ترتيب برابر با 1/29، 1/52، 1/27، 1/15، 0/83 و 1/38 ميباشد. نتيجه مبين آن است كه معماري مسكن ميانافزا ميتواند مبتني بر اين شاخصها، زمينه سازماندهي مطلوب معماري مسكن در بافت تاريخي را فراهم نمايد. و از اين طريق، زمينه انطباق و پيوند معماري مسكن با معماري برقرار گردد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي برنامه ريزي شهري
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي برنامه ريزي شهري