عنوان مقاله :
تحليل گفتمان رمان «الجازيه و الدراويش» عبد الحميد بنهدوقه از منظر عنصر انسجامي تكرار (براساس نظريه هاليدي و حسن)
پديد آورندگان :
مروتي ، حميده دانشگاه يزد - گروه زبان و ادبيات عربي , قادري ، فاطمه دانشگاه يزد - گروه زبان و ادبيات عربي , افخمي عقدا ، رضا دانشگاه يزد - گروه زبان و ادبيات عربي , ميمندي ، وصال دانشگاه يزد - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
تحليل گفتمان , انسجام , تكرار , عبدالحميدبن هدوقه , رمان «الجازيه و الدراويش»
چكيده فارسي :
انسجام، پيوندي ارگانيك ميان اجزاي يك متن است كه آن را به صورت يك گفتمان در ميآورد. اين نظريه را نخستينبار هاليدي و حسن در سال 1976م مطرح كردند. از ديدگاه اين دو زبانشناس، ارجاع، حذف، جايگزيني، ادات پيوندي و انسجامواژگاني، عوامل ايجادكننده انسجام هستند. انسجامواژگاني شامل دو گونه تكرار و همآيي است. تكرار يكواژه به صورتهاي لفظي و معنايي علاوه بر ايجاد پيوستگي ميان جملههاي متن، سبب برجستگي آن واژه در متن ميشود. اين نوشتار به روش توصيفي-تحليلي و با هدف بررسي كاركرد عامل انسجامي تكرار در ايجاد پيوند در متن رمان الجازيه و الدراويش و برجستهسازي موضوع آن، انجامشده و پس از تحليل دادهها دريافته كه نويسنده با كاربرد عنصر تكرار- 2.505 گره انسجامي- ضمن ايجاد پيوندي محكم ميان الفاظ و معاني، ايدئولوژي مدنظرش را ابراز نمودهاست. بسامد بالاي تكرار مستقيمِ واژگان محوريِ مجموعه رمان و هر قسمت از آن، موضوع اصلي الجزاير و اسلام و موضوعهاي فرعي نه به شرق و غرب و كنارهگيري مهاجران بازگشته به وطن را براي رمان محوريت بخشيده و تكرار جزئي، ترادف و شبهترادف در مرتبه بعدي علاوه بر ترسيم قدرت نويسنده در استفاده از واژگان متعدد، موضوعات جانبي ولي مؤثّر در فهم گفتمان رمان را برجستهنمودهاست. واژگان شامل در بروز گفتمان رمان نقش زيادي ندارد.