عنوان مقاله :
رابطه ذهن آگاهي، بنيانهاي اخلاقي – فرهنگي و تفكر انتقادي با اميدواري و ادراك خداوند در زنان متأهل
پديد آورندگان :
بيت سياح ، نرجس دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز - دانشكده علوم انساني - گروه روان شناسي تربيتي , همايي ، رضوان دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز - دانشكده علوم انساني - گروه روان شناسي
كليدواژه :
ذهن آگاهي , بنيانهاي اخلاقي- فرهنگي , تفكر انتقادي , اميدواري , ادراك خداوند
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر، تعيين ميزان رابطه كانوني ذهنآگاهي، بنيانهاي اخلاقي- فرهنگي و تفكر انتقادي با اميدواري و ادراك خداوند در زنان متاهل بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانشجويان زن متأهل دانشگاه علوم پزشكي بود كه از ميان آن ها تعداد 180 نفر با روش نمونهگيري هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اميدواري اسنايدر و همكاران (1991)، پرسشنامه ادراك خداوند لارنس (1997)، پرسشنامه ذهن آگاهي براون و ريان (2003)، پرسشنامه بنيان هاي اخلاقي- فرهنگي هايت و گراهام (2007) و پرسشنامه تفكر انتقادي ريكتس (2003) بود. براي تحليل دادهها، از روش آماري ضريب همبستگي پيرسون و همبستگي كانوني استفاده شد. نتايج اين پژوهش نشان داد كه بين متغيرهاي پيشبين (ذهن آگاهي، بنيان اخلاقي- فرهنگي و تفكر انتقادي) با متغيرهاي ملاك (اميدواري و ادراك خداوند) دو تابع كانوني معنيدار برابر با 0.644 و 0.293 وجود دارد (0.05 p). همچنين نتايج تحليل كانوني نشان داد كه در مجموعه متغيرهاي پيشبين ذهناگاهي قويترين پيشبيني كننده است. در مجموعه متغيرهاي ملاك، اميدواري قدرت پيشبيني كنندگي بيشتري را دارد. بنابراين با توجه به نقش پيش بيني كنندگي ذهنآگاهي، بنيان هاي اخلاقي- فرهنگي و تفكر انتقادي در پيشبيني اميدواري و ادراك خداوند ميتوان چنين نتيجه گرفت كه با تمركز بر متغيرهاي پيشبين ميتوان، اميدواري و ادراك خداوند را در دانشجويان زن متاهل افزايش داد.