عنوان مقاله :
نقد انسانشناختي دلالتهاي سياستگذارانۀ نظريۀ «كنش ارتباطي» هابرماس براساس الگوي ديني «ارتباطات درونفردي»
پديد آورندگان :
همداني ، مصطفي حوزه علميه قم
كليدواژه :
نظريه فرهنگي , يورگن هابرماس , انسانشناسي , سياست فرهنگي , سياستگذاري , ارتباط درونفردي
چكيده فارسي :
يورگن هابرماس از آخرين بازماندگان مكتب فرانكفورت است كه انديشههايش در حوزة علوم اجتماعي شهرت جهاني دارد. اين نوشتار با كمك روش توصيفي ـ تحليلي و نيز «تحليل انتقادي» نظريه فرهنگي هابرماس، امكان سياستگذاري براساس آن و نيز دلالتهاي سياستگذارانة آن را در قالب سه پرسش توضيح داده و در ادامه، اين دلالتها را در قالب دو پرسش به چالش كشيده است. اين نوشتار از دو منظر نقد شده است: اول. علوم فرهنگشناختي و سياستگذاري و دوم. موضع ديني با تأكيد بر قرآن و حديث و رهيافت ارتباط درونفردي بهمثابه يكي از الگوهاي ارتباطي برجسته در معارف قرآني و حديثي. اين تحقيق نشان داده است كه گرچه نظريه فرهنگي هابرماس در مرتبة مفهومي و تحليلي در توليد سياستهاي فرهنگي، تواناست، اما در مرتبة كارايي و اجرايي، اين سياستها بسيار انتزاعي و دور از واقع هستند؛ زيرا ضمانت اجرايي ندارند و تحقق آنها دور از دسترس است. پيشنهاد اين تحقيق اصلاح ارتباط اجتماعي انسانها و حوزة عمومي براساس تصحيح ارتباط درونفردي و در حوزه خصوصي است و تصحيح اين ارتباط نيز تنها در گرو ارتباط خالصانه با خداوند است.
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي