كاربست مفهوم عدالت اداري در آرا و رويه ديوان عدالت اداري

در اين مقاله مفهومي انضمامي از عدالت اداري مورد مطالعه قرار مي‌گيرد كه تابعي از كنش‌هاي سياسي است. بدين‌ترتيب كه بيشتر محصول توافقي سياسي است تا اينكه مفهومي متافيزيك داشته باشد. اين مفهوم در درجه نخست ناظر بر روش توزيع منصفانه منابع و سپس تصميمات عادلانه اداري است و مبنايي براي ساختارسازي نظام اداري در يك نظام حقوقي پيشرفته است كه بر توزيع عادلانه ثروت از طريق حقوق اداري و اصول حقوقي برآمده از مفهوم عرفي اطلاق دارد و ممكن است در قالب اصول عدالت رويه‌اي و ماهوي در رويه محاكم اداري تعيّن ‌يابد.پرسش اصلي اين مقاله مفهوم عدالت اداري در رويه ديوان عدالت اداري است كه با روش توصيفي- تحليلي پس از تبيين زمينه‌هاي عدالت اداري خوانش قضات ديوان عدالت از مفاهيم متكثر پرداخته مي‌شود و در نهايت سعي خواهد شد به تعيّن آن در رويه ديوان عدالت پرداخته شود. اگرچه اين مفهوم انضمامي از عدالت اداري به صورت اصول حقوقي در نظام حقوق اداري عينيت مي‌يابد. اما مفهوم عدالت اداري در آراء ديوان عدالت اداري در دو اصل بي‌طرفي و اصل تناسب به طور انضمامي تجلّي يافته است. اصل نخست ناظر بر مفهوم رويه‌اي عدالت اداري و اصل تناسب تعيّن مفهوم ماهوي آن است. فلذا مهمترين كاربست مفهوم عدالت اداري تعيّن اصول حقوقي مستنبط از آن در دادرسي‌هاي اداري و رويه قضايي ديوان عدالت اداري است و درك اين موضوع از طريق مطالعه تحليلي آراء و رويه ديوان عدالت اداري و انطباق آن با مفهوم عدالت اداري در ساختار اداري صورت پذيرفته است.