الگوي پياده‌ سازي راهبرد مديريت دانش بر اساس كارت امتيازي متوازن (مطالعه موردي:گروه سپاسد)

اجراي برنامه راهبردي سبب فرهنگ‌سازي و نهادينه ‌شدن مديريت مشاركتي، مديريت فرآيندي و تفكر راهبردي در مديريت سازمان‎ها خواهد شد. اين مقاله روشي ابتكاري براي استقرار و دستيابي به اهداف مديريت دانش از طريق برنامه‌ريزي راهبردي و كارت امتيازي متوازن در شركت‌هاي پروژه محور پيمانكاري ارائه مي‌كند. در اين پژوهش از ابزار كارت امتيازي متوازن براي برنامه‌ريزي و پايش راهبرد‌ها استفاده شده است. اين ابزار توازني بين رويكردها و اهداف سازماني ازجمله رويكردها و اهداف مورد نظر از مديريت دانش سازماني برقرار خواهد كرد. گروه سپاسد از فرآيند مديريت راهبردي در سازمان به‌منظور يكپارچه‌سازي ساير نظام‎ها و فعاليت‌هاي بهبود سازماني استفاده كرده است و توسط اين فرايند به‌دنبال ايجاد هماهنگي و هم‌راستايي بين رويكردهاي به‌ظاهر متفاوت مديريتي، مانند: مديريت دانش، تعالي سازماني، مديريت پروژه وغيره در قالب يك چارچوب مشخص، بوده است. در مرحله اول، نقش و جايگاه مؤلفه‌ها و پيشران‌هاي تغيير و تحول سازماني به‌ويژه مديريت دانش و پروژه در قالب الگوي مفهومي كه در گروه سپاسد تدوين شده است، تشريح مي‌شود. در مرحله دوم، كارت امتيازي متوازن و چهار وجه آن و جايگاه رويكردهاي مديريت دانش در اين وجوه تشريح مي‌شود. در مرحله سوم، ارتباط عمومي رويكردهاي مديريت دانش با كارت امتيازي متوازن تشريح مي‌شود. در مرحله چهارم، الگوي پياده‌سازي مديريت دانش در كارت امتيازي متوازن تشريح شده است. الگوي ارائه شده در اين مقاله براي پياده‌سازي مديريت دانش از طريق كارت امتيازي متوازن در شركت‌هاي پروژه محور پيمانكاري ارائه شده است.