عنوان مقاله :
بررسي مقايسهاي الگوي همكاري دانشگاه، صنعت و دولت در تحقيقات علمي هوش مصنوعي ايران، چين و آمريكا
پديد آورندگان :
ظهوريان نادعلي ، ايمان دانشگاه ناپل , اجاقي ، حامد دانشگاه تهران - مركز تحقيقات هوش مصنوعي پارت , سليماني روزبهاني ، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - مركز تحقيقات هوش مصنوعي پارت
كليدواژه :
هوش مصنوعي , دانشگاه , صنعت , دولت , ايران , چين , آمريكا , همكاري پژوهشي , آنتروپي شانون , علمسنجي
چكيده فارسي :
هدف: پژوهش حاضر با شناسايي پژوهشيهاي علمي هوش مصنوعي انجام شده توسط دانشگاه، صنعت و دولت، به دنبال ترسيم وضعيت تحقيقاتي ايران در زمينه اين فناوري در مقايسه با كشورهاي چين و آمريكا بهعنوان دو كشور پيشرو در هوش مصنوعي است. بر مبناي اين شناخت، هدف اصلي پژوهش استخراج الگوي تعاملي دانشگاه، صنعت و دولت بهعنوان بازيگران اصلي در همكاريهاي علمي - پژوهشي هوش مصنوعي در سه كشور مورد مطالعه ميباشد.روش: اين پژوهش برمبناي روش علمسنجي و بهرهگيري از دادههاي پايگاه اسكوپوس در قلمرو زماني 2002 تا 2021 انجام شده است. رتبهبندي كشورها براساس تعداد مستندات و ميزان ارجاعدهي به 1000 سند برتر انجام شد. سپس مستندات برمبناي وابستگيهاي سازماني، به گروههاي دانشگاهي، صنعتي، دولتي و بينالمللي تفكيك گرديدند. بر اين مبنا، شبكه همتاليفي مستندات ايران بر مبناي همكاريهاي سازماني ترسيم شد. از طريق محاسبات رهيافت اطلاعات متقابل، كيفيت همكاريها در ايران با دو كشور ديگر مقايسه شدند. براي اين منظور، بررسي معناداري آرايش دستهها و همپوشانيهاي چندجانبه از طريق محاسبات آنتروپي شانون و رسانش اطلاعات صورت گرفت.يافتهها: نتايج پژوهش نشان ميدهد كه كشورهاي چين و آمريكا با اختلافي اندك، بيشترين مستندات را در بين كشورهاي مورد مطالعه داشتند و ايران در جايگاه سيام بود. از نظر ميزان استناد، آمريكا با اختلاف قابل توجهي اول، چين دوم و ايران در رتبه هفدهم قرار گرفتند. با نرمال كردن تعداد پژوهشها برحسب جمعيت، درآمد و عملكرد، آمريكا عليرغم نزديك بودن تعداد مستنداتش با چين، در جايگاه بسيار بالاتري قرار گرفت و فاصله ايران با چين در نتايج نرمال شده بسيار كمتر شد. از منظر عدمقطعيت و همافزايي تعاملات نيز همين ترتيب برقرار بود. از بين بازيگران ايران، دانشگاه تهران و پس از آن دانشگاههاي اميركبير و شريف بيشترين توليدات علمي را داشتهاند. دادههاي دانشگاه، صنعت و دولت براي ايران بهصورت آزمايشي كم و زياد شدند. بيشترين افزايش خروجي بر مبناي كمترين تغيير ورودي از طريق افزايش پژوهشهاي صنعت بهدست آمد كه نشان ميدهد ورود بخش صنعت به امر پژوهش ميتواند باعث افزايش همافزايي در همكاريهاي پژوهشي بازيگران ايراني شود.نتيجهگيري: تحليل و بررسي نتايج به دست آمده نشان ميدهد كه مهمترين تفاوت در الگوي همكاريهاي پژوهشي بين بازيگران ايراني و بازيگران دو كشور ديگر، ميزان مشاركت بخش صنعت است. از بين سه كشور مورد مطالعه، آمريكا بيشترين همكاريهاي پژوهشي صنعتي را نشان ميدهد. در مورد ايران نيز چنين نتيجهگيري شد كه سياست تحريك صنعت به مشاركت در تحقيقات هوش مصنوعي، بيشترين اثربخشي را خواهد داشت. اين نتيجه از طريق دستكاري آزمايشي مقادير دادهها پشتيباني شد.
عنوان نشريه :
علوم و فنون مديريت اطلاعات
عنوان نشريه :
علوم و فنون مديريت اطلاعات