شماره ركورد :
1337800
عنوان مقاله :
مدل ساختاري عوامل مؤثر بر خودكارآمدي اطلاعاتي عاملان آموزشي
پديد آورندگان :
تقوي ، حسين دانشگاه محقق اردبيلي - گروه علوم تربيتي , خالق خواه ، علي دانشگاه محقق اردبيلي - گروه علوم تربيتي , ديرين ، فاطمه دانشگاه محقق اردبيلي - گروه علوم تربيتي
از صفحه :
113
تا صفحه :
130
كليدواژه :
خودكارآمدي اطلاعاتي , سواد اطلاعاتي , عاملان آموزشي , عوامل توانمندساز , مدل معادلات ساختاري , فناوري اطلاعات
چكيده فارسي :
هدف: آموزش، به لحاظ ماهيت، محتوا و فرايند، امري تعامل‌‌محور است؛ با تغيير در اشكال و كيفيت ارتباطات، عاملان درگير در اين امر نيازمند استفاده بهينه از فناوري‌هاي اطلاعاتي در جهت برقراري تعاملات كارآمد آموزشي هستند كه اولاً وابسته به توسعۀ صلاحيت‌‌هاي لازم براي كاربرد فناوري‌‌هاي اطلاعاتي در عاملان آموزشي و ثانياً باور پيدا كردن آنها به صلاحيت‌‌هاي خود‌‌شان است؛ هر دو مقولۀ توسعۀ صلاحيت و شكل‌‌گيري باور به آن، متأثر از عوامل گوناگوني است. تحقيق حاضر با تمركز بر شناسايي ساختار عواملي انحام شده است كه شكل‌‌گيري باور به توانمندي‌‌هاي اطلاعاتي و مشخصاً خودكارآمدي اطلاعاتي عاملان آموزشي را تحت‌‌تاثير قرار مي‌‌دهد.روش: روش تحقيق مورد استفاده در اين پژوهش از نوع همبستگي و مدل‌سازي معادلات ساختاري بود. جامعه آماري تحقيق مشتمل بر عاملان آموزشي شهرستان اردبيل بوده كه با استفاده از فرمول كوكران 317 نفر از آنان كه در مدارس ابتدائي مشغول فعاليت بودند، به روش اتفاقي به‌عنوان نمونه انتخاب گرديدند و در تحقيق مشاركت داده شدند. براي سنجش عوامل توانمندساز خودكارآمدي از مقياس دنهو و براي سنجش خودكارآمدي اطلاعاتي از پرسشنامه مورفي، كوور و اوون استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش‌هاي توصيفي و آزمون همبستگي پيرسون و مدل‌سازي معادلات ساختاري و از طريق نرم‌افزارهاي SPSS و LISREL تجزيه و تحليل شدند.يافته‌ها: مدل عوامل توانمندساز خودكارآمدي اطلاعاتي از طريق داده‌هاي واقعي برازش مي‌شود و عوامل «اثرگذاري بالا»، «اجماع در هدف»، «آگاهي از يكديگر»، «انسجام كاركنان»، «مسئوليت‌پذيري رهبري» و «نظام كارآمد مداخله»‏ تأثير مثبت و معناداري بر خودكارآمدي اطلاعاتي دارند. طبق اين نتايج مسئوليت‌پذيري رهبري با ضريب 0/68 بيشترين تأثير را بر خودكارآمدي اطلاعاتي دارا بوده است و اثرگذاري بالا، انسجام، آگاهي از يكديگر، نظام كارآمد مداخله و اجماع در هدف با ضرايب تاثير 0/63، 0/47، 0/42، 0/39 و 0/29 در رتبه‌هاي بعدي قرار گرفتند.نتيجه‌گيري: با توجه به تأييد نقش عوامل توانمندساز بر خودكارآمدي اطلاعاتي و برازش مدل با داده‌ها، مداخله در جهت ارتقاي باور عاملان آموزشي به توانمندي‌هاي اطلاعاتي‌شان مي‌تواند متمركز بر طرح‌ها و دستورالعمل‌هايي باشد كه با توجه به عوامل فوق‌‌الذكر توسعه داده ‌شده‌اند. مشاركت و اثرگذاري در تعيين اهداف و فرصت ايفاي نقش، اين شانس را به عاملان آموزشي مي‌دهد كه تجارب موفقيت‌‌آميزي كسب كنند. اجماع بر اهداف گروه آموزشگران را به سمت انسجام، يكپارچگي و هماهنگي هرچه بيشتر سوق مي‌‌دهد. آگاهي از تجارب يكديگر فرصت الگوبرداري، مشاهده و يادگيري فراهم مي‌‌كند. همچنين رهبر آموزشي با مسئوليت‌پذيري مي‌تواند شرايط، انگيزه و تمركز لازم براي تمرين، تسلّط، يادگيري از ديگران و كسب تجربه در زمينۀ فناوري‌هاي اطلاعاتي را براي عاملان آموزشي فراهم آورد. نهايتاً عملي‌‌سازي مداخلات اين باور را در آموزشگران تقويت مي‌كند كه آن‌ها مي‌توانند با تلاش‌هاي خود، تغييراتي را در جهت بهبود آموزش ايجاد نمايند.
عنوان نشريه :
علوم و فنون مديريت اطلاعات
عنوان نشريه :
علوم و فنون مديريت اطلاعات
لينک به اين مدرک :
بازگشت