تبيين جايگاه فضاهاي مياني بر ارتقاي ميزان كارايي عملكردي مراكز تجاري شهر قزوين (مطالعه موردي مراكز تجاري البرز، آبادگران و مهستان در شهر قزوين)

معماري در فضاهاي تجاري نقش مهمي در دستيابي به موفقيت احتمالي دارد. كارايي عملكردي در فضاهاي داخلي مراكز تجاري از مهمترين معيارهايي است كه موفقيت مجموعه هاي تجاري را از منظر اقتصادي تضمين مي‌نمايد. نحوه توزيع فضاهاي داخلي با درنظر گرفتن پيوند ميان آن ها، از عوامل مؤثر بر ويژگي هاي پيكره بندي فضايي مراكز تجاري و كارايي عملكردي آن ها مي باشد. هدف از اين پژوهش بررسي اين مطلب است كه در سازمان فضايي مراكز تجاري، فضاهاي مياني چگونه مي‌توانند سبب ارتقاء كارايي عملكردي مجموعه شوند. جامعه آماري در اين پژوهش سه مركز تجاري در شهر قزوين است كه بر مبناي دو متغير مكان‌يابي و ميزان سطح اشغال فضاهاي مياني مورد بررسي قرار گرفته‌اند. ابزار سنجش جهت تجزيه و تحليل عملكرد مراكز تجاري، تكنيك نحوفضا مي‌باشد كه در اين زمينه با بهره‌گيري از نمودارهاي توجيهي (گراف ها)، روابط رياضي و نرم افزار نحو فضا (Space Syntax)  به بررسي روابط فضايي پرداخته شده است. راهبرد مورد استفاده در پژوهش، از نوع كمّي خواهد بود. با ارزيابي اطلاعات حاصل شده، الگوي مناسب جهت تعيين جايگاه فضاهاي مياني در راستاي ارتقاء ميزان كارايي عملكردي مراكز تجاري و افزايش ارتباطات اجتماعي كاربران به‌دست آمد. يافته هاي پژوهش حاكي از اين است كه تحقيقات صورت گرفته مي تواند راهنماي مؤثري در روند طراحي مراكز تجاري واقع شده و عوامل كارآمد در راستاي تحليل منطق اجتماعي حاكم بر اين مراكز را تبيين گرداند.اهداف پژوهش:1. خوانش سازمان فضايي مراكز تجاري منتخب با تكيه بر جايگاه فضاي مياني در شهر قزوين بر اساس تكنيك نحو فضا.2. تبيين الگويي بهينه در راستاي چگونگي قرارگيري فضاهاي مياني در مراكز تجاري در جهت ارتقاء كارايي عملكردي مجموعه.سوالات پژوهش:1. فضاي مياني به عنوان يكي از عناصر اصلي در ساختار كالبدي- فضايي مراكز تجاري چگونه مي تواند بر ارتقاي كارايي عملكردي آن تاثيرگذار باشد؟2. با در نظر گرفتن دو شاخص سطح اشغال و مكان يابي فضاي مياني در مراكز تجاري، كدام الگوي فضاهي مياني، كارايي عملكردي مناسب تري را خلق مي كند؟