اعتماد سازماني معلمان در سايۀ رهبري توزيع شده (مطالعۀ موردي: معلمان زن مقطع متوسطۀ دوم شهرستان سنندج)

هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي اعتماد سازماني معلمان در سايۀ رهبري توزيع شده (مطالعه موردي: معلمان زن مقطع متوسطۀ دوم شهرستان سنندج) بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، كاربردي و براساس روش اجرا، توصيفي- همبستگي و از لحاظ رويكردي نيز كمي است و از نظر افق زماني، مقطعي مي باشد. جامعۀ آماري پژوهش شامل تمامي معلمان زن مقطع دوم دورۀ متوسطۀ شهر سنندج (ناحيه 2) در سال تحصيلي 1399-1400 به تعداد 182 نفر است كه از اين تعداد، 155 نفر به روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. جهت گردآوري داده ها از دو پرسش‌نامه استاندارد مقياس اعتماد سازماني يو و كاناواتاناچايي (2002) و پرسش‌نامه رهبري توزيع شده غلامي، صحرانورد نشتيفاني و عزيزي (1393) استفاده گرديد. براي تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزارهاي SPSS و Lisrel و همچنين آزمون‌هاي t تك نمونه، ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون و آزمون فريدمن استفاده شد. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه رهبري توزيع شده خودجوش مديران بر اعتماد سازماني معلمان، تأثير مثبت و معني داري داشته به‌نحوي كه ضريب همبستگي حاصل از اين رابطه برابر با 0.368 مي‌باشد. همچنين بين اعتماد سازماني معلمان و ابعاد رهبري توزيع شده يعني توسعۀ حرفه اي معلمان و بهبود مدرسه، ويژگي تيم رهبري، دموكراسي و حمايت همه جانبۀ مديران، همبستگي معنادار و مثبتي به ترتيب با ميزان همبستگي 0.317 ، 0.275 و 0.233 وجود دارد. نتايج رگرسيون نيز حاكي از آن بود كه توسعۀ حرفه اي معلمان و بهبود مدرسه، بالاترين امتياز با ميانگين 37.19 را در ميان ابعاد رهبري توزيع داشته و بيشترين تأثير را بر اعتماد سازماني معلمان دارد.