الگوي مطلوب بازنمايي هويت ملي در كتب درسي پايه ابتدايي بر اساس الگوي فراشناختي

آموزش و پرورش يكي از حوزه هاي زندگي بشر است كه با فرهنگ پيوندي عميق دارد ،بر اين اساس مدارس طبق شيوه ها و ارزش هاي فرهنگي شكل مي يابند و در چارچوب برنامه درسي هنجارهاي جامعه اي را منعكس مي كند كه در آن زاده شده اند . آموزش‌وپرورش يكي از حوزه‌هاي زندگي بشر است كه با فرهنگ پيوندي عميق دارد، بر اين اساس مدارس طبق شيوه‌ها و ارزش‌هاي فرهنگي شكل مي‌يابند و در چارچوب برنامه درسي هنجارهاي جامعه‌اي را منعكس مي‌كنند كه در آن زاده شده‌اند. در اينجا آنچه در درجه اول حائز اهميت است، برنامه‌ي درسي تدوين‌شده در جهت هويت‌سازي و پس‌ازآن شيوه‌ي بازنمايي و تدريس اين مفاهيم است كه تعيين‌كننده‌ي كاركرد برنامه‌ درسي است. لذا پژوهش حاضر با محور قرار دادن رويكرد پرسش محور (الگوي فراشناختي) به برنامه درسي پايه ابتدايي، به بررسي دو گونه‌ي بازنمايي ذهني و گزاره‌اي به‌ويژه پرسش‌هاي كتب درسي پايه ابتدايي مي‌پردازد و به اين پرسش پاسخ مي‌دهد كه بازنمايي هويت ملي در كتاب‌هاي درسي چگونه انجام شده است و الگوي مطلوب بازنمايي هويت ملي در كتب درسي پايه‌ي ابتدايي بر اساس الگوي فراشناختي چگونه است؟ روش مقاله تحليل محتواست و نگارندگان براي پاسخ به سؤالات پژوهش به بررسي محتوايي در هر دو گونه‌ي بازنمايي ذهني و گزاره‌اي در پانزده كتاب مقطع ابتدائي شامل فارسي، هديه‌هاي آسماني، تعليمات اجتماعي در شش‌پايه اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم ابتدايي پرداخته‌اند. يافته‌ها حاكي از آن است كه بازنمايي هويت ملي در كتاب‌هاي درسي نه بر اساس الگوي فراشناختي بلكه بر اساس الگوي احساسي انجام شده است و وجوه شناختي و فراشناختي هويت ملي در كتاب‌هاي پايه ابتدايي به‌طورجدي مورد غفلت قرار گرفته است