فرهنگ انتظار؛ بسترساز ارجمندي و كرامت سياسي انسان براساس قرآن

آيه Gوَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًاF(اسراء: 70) «و محققاً ما فرزندان آدم را بسيار گرامي داشتيم و آنها را(بر مركب) در برّ و بحر سوار كرديم و از هر غذاي لذيذ و پاكيزه آنها را روزي داديم و آنها را بر بسياري از مخلوقات خود برتري و فضيلت كامل بخشيديم» يكي ازآيات قرآني است كه به مبحث كرامت انساني تأكيد شده. «انسان»، به عنوان مهمترين موضوع خلقت، جايگاه مهمي در انديشهها و مكاتب مختلف فلسفي داشته. از مهم‌ترين شاخصه مردمي بودن دولت اسلامي مخصوصاً درعصر ظهور، مبحث كرامت انسان سياسي است(اهميت) .بادقت و تأمل در آيات قرآن كريم، از كرامت و ارجمندي انسان و برتري او بر ديگر موجودات سخن به ميان آمده است. سؤال اصلي اين مقاله اين است؛ براساس آموزه‌هاي فرهنگ مهدوي و فرهنگ انتظار اصول اساسي كرامت انسان سياسي بر چه اصولي استوار است كه نبود آن اصول، كرامتي بر انسان لحاظ نمي‌توان نمود؟ (سؤال اصلي) فرضيه اين مقاله بر آن استوار است كه؛ دو اصل اساسي باعث كرامت بخشيدن به انسان مي‌شود كه اين دو اصل براساس آموزه‌هاي مهدوي در فرهنگ انتظار به خوبي تبيين شده است. اصل برابري و عدالت اجتماعي؛ حفظ عزت نفس انسان(فرضيه) كرامت سياسي انسان به عنوان يك قاعدۀ اساسي، در پرتو معناي پيش‌گفته و مبناي برخاسته از آن، نقش مهمي در تنظيم روابط شهروندان و دولت ايفا مي‌كند و مي‌تواند در تحقق الگوي مطلوب سياسي و ترسيم جايگاه مردم در نظام سياسي براساس فرهنگ انتظار نقش‌آفريني كند. براساس قرآن كريم و فرهنگ انتظار، انسان امروزه(امانيسم) نتوانسته جايگاه و كرامت سياسي انسان را به ارمغان بياورد، بلكه اين فرهنگ انتظار است كه براساس عدالت و برابري و حفظ عزت نفس انسان درصدد بسترسازي كرامت انسان سياسي مي‌باشد. لذا كرامت انسان سياسي به ارزش نهادن نقش انسان در جامعه از طريق، شورا و مشورت، امر به معروف و نهي ازمنكر و نصحيت تحقيق مي‌يابد(يافته).