عنوان مقاله :
سبكشناسي منظومه «حُسن و دل» و رساله «مونسالعشاق» از منظر بينامتنيت ژنت
پديد آورندگان :
شهبازي، محمد دانشگاه تبريز , اسداللهي، خدابخش دانشگاه محقق اردبيلي
كليدواژه :
حسن و دل , مونسالعشاق , سبكشناسي , بينامتنيت , ژرار ژنت
چكيده فارسي :
وجود عناصر و مفاهيم عرفاني – تمثيلي در آثار نظم و نثر قرن پنجم تا نهم به وضوح خود را نشان ميدهد. خردگرايي عنصر اصلي اين تأليفات است كه مؤلف پيوسته عقل و عشق را در مقابل هم قرار ميدهد. در رسالهي «مونسالعشاق» سهروردي، عشق فرزند عقل است و عقل اولين آفريده خداوند است؛ و عقل با عشق است كه معنا مييابد. مضمون و سبك شبيه به اين داستان تمثيلي در منظومهي غنايي «حُسن و دل» فتاحي نيشابوري نيز مشهود است. علاوه بر آن، تركيبات و واژگان رساله سهروردي نيز بر آن راه يافته است. هدف ما در اين جستار بررسي سبكي رسالهي مونسالعشاق سهروردي و منظومه حسن و دل فتاحي نيشابوري از رهگذر بينامتنيت با نظريهي ژرار ژنت است تا ميزان تأثيرپذيري سبكي فتاحي نيشابوري را از سهروردي و به كارگيري واژگان ابداعي و سبك بلاغي سهروردي در منظومهي خود را به دست آوريم. پژوهش حاضر به صورت تحليلي- توصيفي با روش كتابخانهاي انجام گرفته است. در نتيجه به اين امر اشاره شده است كه فتاحي به لحاظ انديشهو سبك عارفانهي قرن نهم كوشيده است از واژگاني كه بار معنايي عرفاني را القا ميكند به كار ببندد. با توجه به بررسي واژگاني و تركيبات منظومهي «حسن و دل» تأثير ژرف سبك بلاغي مونسالعشاق سهروردي را در آن مشاهده مي-كنيم. از منظر بينامتنيت نيز فتاحي در گونههاي صريح، غير صريح و ضمني از سهروردي پيروي كرده است.
عنوان نشريه :
فصلنامه تخصصي زبان و ادبيات فارسي