عنوان مقاله :
درآمدي بر باورها و اعتقادات مذهبي مردم نهاوند در دوران خلافت بني عباس (132- 656 هجري)
عنوان به زبان ديگر :
An introduction to the religious beliefs of the people of Nahavand during the Caliphate of Bani Abbas (132 656 AH)
پديد آورندگان :
چگني، علي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد، نجف آباد، ايران , اعرابي هاشمي، شكوه السادات دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد - دانشكده علوم انساني - گروه تاريخ، نجف آباد، ايران , بوشاسب گوشه، فيض اله دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد - دانشكده علوم انساني - گروه تاريخ، نجف آباد، ايران
كليدواژه :
اسماعيليه , شيعيان , مجسمه , مشبهه
چكيده فارسي :
شايد بتوان مهمترين تحول فرهنگي در عصر بنيعباس در منطقه جبال بهويژه ناحيه نهاوند را تغييرات فراوان در باورها، اعتقادات ديني و رواج فرق و مذاهب جديد دانست. قرائن و شواهد نشان ميدهند كه اين منطقه به علت موقعيت خاص جغرافيايي و قرارگرفتن بر سر راههاي تجاري باستاني و همجواري با سرزمين ميانرودان و تأثيرپذيري از وضعيت خاص فرهنگي آن منطقه، از تنوع و تشتت آراء و عقايد و باورهاي ديني_مذهبي برخوردار بوده است. با وجود اين، برخي نويسندگان كتب تاريخي و فرق اسلامي با قاطعيت درباره دين و مذهب مردم نهاوند اظهار نظر كرده و آنها را در زمره باورمندان مذاهب انحرافي، افراطي و غاليانه مشبهه و مجسمه قلمداد كردهاند.
اين مقاله در پي آن است تا با رويكردي توصيفي_تحليلي، روند شكلگيري و ظهور فرقههاي مذهبي خرمدينيه، اسماعيليه و شيعه را در فاصله سالهاي 132 تا 656 هجري در ناحيه نهاوند، بيان كرده، چگونگي رسوخ و نفوذ انديشههاي افراطي تشبيه و تجسيم در ميان برخي از پيروان آيين تشيع را مورد بررسي قرار دهد.
چكيده لاتين :
gPerhaps the most important cultural change in the Bani Abbas era in the Jabal region, especially in the Nahavand region, is the many changes in beliefs, religious beliefs and the spread of new sects and religions. Clues and evidences show that this region has had a variety of opinions and religious beliefs due to its special geographical location and being on the ancient trade routes and adjacent to the land of Mianrodan and influenced by the special cultural situation of that region. Despite this, some authors of historical books and Islamic sects have firmly commented on the religion of the people of Nahavand and have considered them among the believers of deviant, extreme and extravagant religions.With a descriptive-analytical approach, this article aims to describe the process of the formation and emergence of Khurmadiniyyah, Ismailiyyah and Shia religious sects between 132 and 656 AH in Nahavand region, and how the extreme ideas of similitude and embodiment penetrated among some of examine the followers of Shiism.
عنوان نشريه :
تاريخ - دانشگاه آزاد اسلامي واحد محلات