عنوان مقاله :
كشاكش فرد و جامعه در انديشه محمداقبال لاهوري
پديد آورندگان :
بوذري نژاد ، يحيي دانشگاه تهران - گروه علوم اجتماعي اسلامي , اژدري ، داود دانشگاه تهران , زرع پيما ، شاهين دانشگاه تهران
كليدواژه :
محمد اقبال لاهوري , فلسفه خودي , جامعهگرايي , فردگرايي , بازسازي انديشه ديني
چكيده فارسي :
هريك از متفكران اجتماعي كه در طول تاريخ زيستهاند براي انسجامبخشي به انديشههاي خود، در ميان آثارشان، فرد يا جامعه يا تعاملي از هر دو را بهعنوان عصاره و جانمايۀ انديشههاي خود بيان داشتهاند. اقبال با توجه به جامعۀ نامنسجم و پراكندهاي كه در آن زمان هند پديدار شده بود و مذاهب و فرق مختلفي كه وجود داشت، اختيار و «فرديت» شرقيان را در مقابل استعمار، اضمحلال يافته ميديد. بر اين اساس بازسازي انديشه ديني خود را بر پايۀ «فلسفۀ خودي» بنا نهاد تا اختيار مرده و خودآگاهي ناتوان شده در ميان شرقيان را از نو بپيرايد و در آن روح تازهاي بدمد، از سوي ديگر اقبال، جامعه را بهمثابۀ حقيقتي عيني ناديده نميانگارد و درصدد است تا تعاملي ميان «فرد» و «جامعه» برقرار سازد، اما با همۀ اين احوال فرديت را مقدم بر جامعه ميدانست. براي اين پژوهش از روش اسنادي و كتابخانهاي سود جستهايم.
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي