شماره ركورد :
1340179
عنوان مقاله :
تثبيت انگارۀ مردمان ناراضي در روابط مديريت شهري و شهروندان؛ با تمركز بر طرح ساماندهي تپه‌ مرادآب كرج
پديد آورندگان :
قاسمي ، پروين دانشگاه تهران , استكي اورنگي ، سمانه دانشگاه اصفهان
از صفحه :
391
تا صفحه :
417
كليدواژه :
انگارۀ مردم هميشه ناراضي , طرح‌هاي شهري , انسان‌شناسي ناموجودها , انسان‌شناسي موجودها , حاشيه نشيني , مديريت شهري , شهروندان
چكيده فارسي :
انجام پروژه هاي شهري، در بيشتر مواقع به توليد نارضايتي منجر مي شود. نظرات شهروندان نه تنها ناراضي مورد توجه قرار نمي گيرد بلكه، مديريت شهري آنها را متهم به ناسپاسي و قدرناشناسي مي‌شوند. اين روند، موجب تثبيت «انگارۀ مردم ناراضي» مي شود، مردمي كه قدردان مجريان طرح هاي شهري نيستند! در اين نوشتار سعي شده است با روش تحليل روايت ساكنان محلۀ اسلام آباد كرج، به بررسي «انگارۀ مردم ناراضي»، پرداخته شود. از سال 1372 تا به امروز، خانه ها بالاتر از ارتفاع 1400 متر در اين تپه، توسط دفتر ساماندهي تپه‌ مرادآب (محل استقرار مجريان طرح) تملك شده است. ساكنان اين خانه ها، براي اسكان يابي مجدد، به نقاط ديگري كوچيده اند. تحليل اين ساكنان از هويت متوليان، كيستي و چگونگي اجراي طرح ساماندهي و انتقال خودشان به مناطق ديگر قابل تأمل هست. بووينتوره دو سوزا سانتوس، نظريه پرداز پرتغالي الاصل در حوزۀ مطالعاتي پساتوسعه، در نظريۀ جامعه شناسي ناموجود ها و موجودها(پيداها)، معتقد است تك فرهنگ هايي با ويژگي هاي غالب، كلي و عام در مواردي مثل سرمايه داري، دانش و امر عام وجود دارد. آنها تفوق و برتري خودشان را بر فرهنگ هاي محلي، سرمايه داري محلي و امر خاص محلي تحميل مي كنند. با استفاده از نظريه‌ سانتوس و تحليل روايت هاي مطالعۀ موردي خاص اين پژوهش سعي شده است ناموجودها در سطوح متفاوت از تغيير و دستكاري فضاهاي زندگي شهروندان يافت شود. تعلق خاطر به محله ، قلمداد كردن مجريان طرح به مثابه سرمايه گذاران بخش خصوصي، طبيعي جلوه دادن قشربندي هاي حاكم بر روابط مجريان و ساكنان محله، از مواردي است كه به تثبيت «انگارۀ مردم هميشه ناراضي» دامن مي زند.
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
لينک به اين مدرک :
بازگشت