شماره ركورد :
1340334
عنوان مقاله :
مورخ معماري و شيوه هاي تنانيِ دانستن
پديد آورندگان :
شمس ، اميد دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكدۀ معماري و شهرسازي , قيومي بيدهندي ، مهرداد دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكدۀ معماري و شهرسازي
از صفحه :
99
تا صفحه :
113
كليدواژه :
نظريۀ معماري , معرفت معماري , معرفت ضمني , معرفت تناني , شبكۀ باور
چكيده فارسي :
عمل معماري بر معرفت‌هايي مبتني است و مورخ معماري براي تفسير بهتر عمل لازم است دربارۀ معرفت‌هاي مبناي آن عملْ معرفت تاريخي داشته باشد. با مراجعه به تقسيم‌بندي معرفتي كه هري كالينز، جامعه‌شناس علم، عرضه كرده است، مي‌توان به «معرفت ضمني» در معماري قايل شد و آن را يكي از معرفت‌هاي مبناي عمل معماري شمرد. «معرفت تناني» يكي از گونه‌هاي آن است. در مطالعۀ تاريخ معرفت تناني معماري، مهم‌ترين معضل روش‌شناختي به‌دست آوردن شواهدي از اين معرفت است؛ زيرا معرفت تناني به قالب كلمات درنيامده است و شواهد آن آشكار نيست. شواهد آنگاه به چشم مورخ مي‌آيد كه خود، بنابر پيش‌فهم‌هايش، پرسشي مربوط به آن داشته باشد. بنابراين، مي‌توان احتمال داد كه اگر مورخ معماري از طريق عمل معماري معرفتي تناني كسب كرده باشد، اين معرفت در كشف و تفسير شواهد معرفت تناني معماري گذشته اثر بگذارد. آنگاه اين پرسش پيش مي‌آيد كه اين تأثير چگونه است. در مقالۀ حاضر انديشۀ «شبكۀ باور» مبناي پاسخ به اين پرسش است. باورهاي تازۀ مورخ معماري دربارۀ معرفت تناني معماري يا از طريق فراخوان «خاطرۀ تناني» به‌دست مي‌آيد، يا از طريق تكرار تجربيات تناني گذشته و «بازآزمودن» آنها، يا فرضيه‌اي استقرايي است كه «توقع‌ تناني» مورخ را به امور گذشته نسبت مي‌دهد. هريك از اينها كه به شبكۀ باور مورخ معماري درمي‌آيد، يا مورد تأييد باورهاي تناني پيشين مورخ معماري است، يا رد مي‌شود، يا به همراه رشته‌اي از باورهاي پيشين به «ناباور» تبديل مي‌شود. اگر باور نو در شبكۀ باور او پذيرفته شد و به آن انسجامي تازه بخشيد، آن باور در فهم مورخ معماري از موضوع تحقيق او مداخله مي‌كند.
عنوان نشريه :
صفه
عنوان نشريه :
صفه
لينک به اين مدرک :
بازگشت