طراحي الگوي توسعه تفكر سيستمي مديران آموزش و پرورش

مقدمه و هدف: هدف از اجراي اين پژوهش، طراحي الگوي توسعه تفكر سيستمي مديران آموزش و پرورش بود.پژوهش حاضر از نظر هدف، كاربردي و نوع داده، آميخته و روش پژوهش، توصيفي‌پيمايشي بود. روش شناسي پژوهش: جامعه آماري پژوهش، جهت تعيين ابعاد و مولفه ها، در بخش كيفي، 20نفر از متخصصان دانشگاهي و خبرگان آموزشي، به روش نمونه گيري هدفمند، بر اساس اصل اشباع در نظر و در بخش كمي، 4115 نفر از مديران و معاونان اداره كل و نواحي چهارگانه آموزش و پرورش و مدارس استان البرز را تشكيل دادند. حجم نمونه به كمك فرمول كوكران، تعداد 351 نفر، از روش نمونه گيري تصادفي ساده ،انتخاب شدند.ابزار پژوهش در بخش كيفي، مصاحبه هاي نيمه ساختاريافته و تحليل محتواي اسناد و در بخش كمي، دو پرسشنامه محقق ساخته، به ترتيب93و26گويه است كه روايي آنان با تاييد خبرگان دانشگاهي، متخصصان مديريت آموزشي و تحليل عاملي تائيدي انجام شد و پايايي آنان با استفاده از آلفاي كرونباخ، براي ابعاد و مولفه ها، 0.984و براي تعيين ميزان تناسب و اعتبارسنجي الگو، 0.999تعيين گرديد.تحليل داده ها، براي تعيين و اولويت بندي ابعاد و مولفه ها،  با استفاده از معادلات ساختاري، تحليل عاملي اكتشافي و تاييدي، تحليل عاملي تاييديمرتبه دوم وبراي تعيين ميزان تناسب الگو،  از روايي محتوا(شاخص و نسبت روايي محتوايي) و براي رسيدن به الگوي پژوهشي، از دو نرم‌افزار اس پي اس اس و آموس استفاده شد. يافته‌ ها: نتايج پژوهش نشان داد، الگوي توسعه تفكر سيستمي مديران آموزش و پرورش، داراي 5بعد(ويژگي هاي شخصيتي، دانش هاي مديريتي، رهبري، مديريت منابع انساني، مهارت و توانايي تفكر و انديشه فلسفي)  و 93 مولفه بود. بحث و نتيجه‌ گيري: الگوي پيشنهادي به لحاظ نظري، از اعتبار كيفي و كمي لازم، برخوردار است و مي تواند به عنوان چارچوب و مبنايي، براي توسعه تفكر سيستمي مديران آموزش و پرورش كشور، مورد استفاده قرار گيرد.