نگاشت مدل ساختاري تفسيري جهت استقرار فرهنگ سازماني در سازمان آموزش‌وپرورش با استفاده از ISM

مقدمه و هدف: هدف از اجراي اين پژوهش طراحي مدل فرهنگ سازماني در سازمان آموزش‌وپرورش بود كه در يكي از نواحي مشهد انجام شده است. روش شناسي پژوهش: اين تحقيق از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ روش، توصيفي‌-پيمايشي و از لحاظ روابط، از نوع علت‌ومعلولي مي‌باشد. براي تعيين حجم نمونه به روش نمونه‌گيري قضاوتي هدفمند عمل شد كه بر اين اساس 10 نفر از خبرگان در امر پژوهش مشاركت كردند در بدو امر با مطالعه مباني نظري و تأييد خبرگان 14 مؤلفه براي طراحي مدل شناسايي شد. به‌منظور تأييد روايي محتواي اين مؤلفه‌ها از ضريب روايي نسبي محتوا (شاخص CVR) استفاده شد. در ادامه براي طراحي مدل از مدل‌سازي ساختاري تفسيري (ISM) استفاده شد. يافته ‌ها: نتايج نشان داد مؤلفه‌ها در هشت سطح قرار گرفتند. «ساختار سازمان» با قرار گرفتن در سطح آخر به‌عنوان مهم ترين و تأثيرگذارترين بعد و مؤلفه‌هاي «نتيجه‌گرايي» و «وفاداري» به‌عنوان تأثيرپذيرترين مؤلفه شناسايي شدند. بحث و نتيجه‌ گيري: نتايج اين پژوهش نشان داد  مديران بايد تلاش كنند تا بتوانند عملكرد فرهنگ خود را غني بخشند. حمايت مديريت از مأموريت سازمان و تلاش براي انجام مطلوب آن و كنترل و هدايت سازمان موجب ارتقاي فرهنگ سازماني است. مديران بايد از مكانيسم‌هاي «كنترل» و «هدايت» به‌طور همزمان و در راستاي ارتقاي هر دو اقدام كنند.