مدل يابي ساختاري سكوت سازماني بر اساس ادراك از رفتارهاي سياسي و حسادت سازماني با نقش ميانجي سازگاري شغلي در دانشگاه پيام نور

مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تحليل ساختاري سكوت سازماني بر اساس ادراك از رفتارهاي سياسي و حسادت سازماني با نقش ميانجي سازگاري شغلي در دانشگاه پيام نور استان آذربايجان غربي انجام گرفت . روش شناسي پژوهش: اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر ماهيت و روش توصيفي همبستگي از نوع مدل يابي علي (مدل يابي معادلات ساختاري) است جامعه آماري همه ي  كاركنان(هيئت علمي و غيرهيئت علمي) دانشگاه پيام نور استان آذربايجان غربي درسال 1398 كه شامل347 نفر كارمند و 164 نفر هيئت علمي مي باشندكه در مجموع 511 نفر هستند. روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي كه با استفاده از جدول مورگان350 نفر(216 نفركارمند و138 نفر هيئت علمي) انتخاب شدند . براي گردآوري اطلاعات از چهار پرسشنامه استاندارد استفاده شد . روايي محتوايي و سازه اي پرسشنامه ها تاييد و پايايي پرسشنامه ها به ترتيب 0.74،0.91،0.73،0.87 بدست آمد به منظور ارزيابي روابط بين متغير ها مكنون و اندازه گيري شده در الگوي مفهومي ، از مدل يابي ساختاري داده ها با استفاده ازدو نرم افزارSPSSو PLS3 استفاده گرديد يافته ها: نتايج و يافته هاي پژوهش حاكي از نقش معني دار بين متغيرهاست يعني بين حسادت سازماني و سكوت سازماني ، بين ادراك از رفتار سياسي سازماني و سكوت سازماني ، بين سازگاري و سكوت سازماني ارتباط مستقيم و معني داري وجود دارد و حسادت سازماني بر سازگاري شغلي ارتباط منفي و مستقيم دارد . همچنين نتايج حاكي از تاييد نقش ميانجي سازگاري شغلي در روابط علي بين حسادت سازماني با سكوت سازماني است بحث و نتيجه گيري: نتايج نشان از اهميت متغيرهاي حسادت سازماني، ادراك از رفتار سياسي سازماني برسكوت سازماني كاركنان دارد.