عنوان مقاله :
بازخواني دو سفرنامه دوره قاجار در پرتو نظريه زبانشناسي نقشگراي هليدي در سطح فرانقش انديشگاني
پديد آورندگان :
واعظ، بتول دانشگاه علامه طباطبايي , نصري، عطيه سادات دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
ساخت گذرايي , فرآيندهاي فعل , سبك زنانه و مردانه , سفرنامه
چكيده فارسي :
زبانشناسي نقشگراي نظاممند هليدي يكي از رويكردهاي معناشناختي در تفسير و تحليل متون ادبي است كه در مقابل زبانشناسي ساختگرا قرار دارد. در پژوهش حاضر، قابليت تطبيق اين نظريه را در سطح فرانقش انديشگاني براي بازخواني سبكي متن دو سفرنامه دوره قاجار بررسي كردهايم و به تفاوت نقشهاي زبان در دو سبك زنانه و مردانه ازطريق نحوه بازنمايي آنها در فرآيندهاي فعل پرداختهايم. پرسش اصلي اين پژوهش چگونگي بازنمايي تجربيات و مشاهدات دو نويسنده در طول سفر ازطريق ساختار گذرايي شكل گرفته در فرآيندهايي است كه جهان تجربي دو سفرنامه را بهتصوير كشيده است. با گزينش بخشهاي مشابه در هريك از سفرنامهها، به بررسي پانصد نمونه فرآيند در هريك پرداختيم. پس از مشخصكردن نوع هريك از فرآيندها و آمارگيري، درصد فراواني كاربرد هريك از فرآيندهاي ششگانه (مادي، ذهني، رابطهاي، كلامي، رفتاري، و وجودي) را در فرانقش انديشگاني مقايسه كرديم. نتايج حاكي از اين است كه بسامد بيشتر فرآيند ذهني در سفرنامه بانوي قاجار، و بسامد بيشتر فرآيند رابطهاي در سفرنامه مرد ناشناس، بهترتيب، نشاندهنده توجه بيشتر بانوي قاجار به جهان درون، و اهميت بيشتر كشف روابط حاكم در جهان پيرامون و ارزشگذاري اين روابط در ذهن و زبان نويسنده مرد است. در بررسي ميزان كاربرد افزودههاي حاشيهاي در دو سفرنامه، روشن شد كه سكينه سلطان 27 درصد بيشتر از مرد ناشناس اين افزودهها را در متن بهكار برده است كه توجه بيشتر او را به ثبت جزئيات در طول سفر نشان ميدهد. از نظر كاربرد انواع افزودههاي حاشيهاي، افزوده مكان و همراهي در سفرنامه نويسنده مرد و افزودههاي درجه، كيفيت و قصد و علت در سفرنامه نويسنده زن بسامد بيشتري دارد. اين موضوع تفاوت سبك را در دو نوشتار با توجه به نوع شكلگيري و تصوير تجربيات جهان بيرون در ذهن و نحوه بازنمايي آن در زبان دو نويسنده نشان ميدهد. از نظر ساخت گذرايي در اين دو سفرنامه، هرجا نويسندگان درحال زمينهچيني براي بيان مطلب اصلي هستند، جملات از گذرايي كمتري برخوردار است و هرجا رويداد و كلام مهمي مطرح شده است، ميزان گذرايي جملات نيز بيشتر بوده است؛ بهاينمعنا كه فرآيندهاي فعلي در پيشزمينه كلام، داراي تعداد مشاركان بيشتر، ارادي، مثبت، داراي وجه واقعي، با عامليت بالا و نمود غايي است و فرديت مفعول و ميزان تأثيرپذيري مفعول هم نسبت به جملات در پسزمينه كلام بيشتر است.
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات ادبي